مسکن «طرح ماهین»!
شکست مسکن مهر در پایین آوردن اجارهبها نشان داد که الگوبرداری کامل از بیگانگان راهحل راهبردی مشکلات ایران نیست زیرا اصلاً الگوی مسکن ایرانی با هزاران سال سابقهی تاریخی شباهتی به الگوی مسکن مهر ندارد. لذا اکثراً این ساختمانها یا افغانینشین شدند یا خالی ماندند!
البته نفی همهی طرح که با سرعت در همه جا خانهسازی شود صحیح نیست ولی باید دید که چه کسانی ساکن آن میشوند؟ نخست آنکه در هنگام پول دادن که 5 میلیون نقد و بقیه وام است متقاضیان به سختی پول میدهند و بقیه وام است معمولاً بعد از ساخت هم چون از خانواده دور میافتند آن را اجاره میدهند و یا اگر مستأجر پیدا نشد برای روز مبادا نگهش میدارند! چرا که محل زندگی در فرهنگ بومی ایران با بیگانگان تفاوت دارد یعنی جوان تازه ازدواج کرده رفت و آمد زیاد دارد و حاضر نیست از فامیلها دور باشد. از نظر مکانیابی اکثر این مکانها در محیط شهری دور از دسترس است و با آنکه افتخار آقایان این است که مثلاً شهر جدید پردیس برای خودش اروپایی شده است! دوم، این خانهها اصلاً از نظر معماری تابع خواست ایرانی نیستند، به خصوص ساختمانسازیهای صنعتی که خیلی تبلیغ میشوند و هدف آن در وهلهی اول بیکار نبودن انبوهسازان است نه صاحب خانه شدن مردم و شکل آن هم کاملاً کپی از غرب است مثلاً آشپزخانهی اوپن برای یک خانوادهی غربی که همسرش فقط مشروبات سرو میکند یا خودش باردار است! خیلی خوب است ولی برای ایرانی که حاضر نیست ناموسش جلوی مهمانها دست به یخچال ببرد و بعد آشپزی کند این موضوع خیلی سخت است! یعنی همه از محتویات یخچال او باخبر میشوند و از آشپزی او سر در میآورند و این تازه بخش محرمهاست بخش نامحرمها که بدتر! مسکن «طرح ماهین» که در سالهای 1360 از طرف انجمن اسلامی ماهین نوشته شد و به وزارتخانهها و بنیاد مسکن ارسال شد و حتی چند بار در روزنامههای کثرالانتشار چاپ شد ناظر بر همین نکته است. ضد مهاجرت ضد خانهی خالی یا اجاره خانه است و فرهنگ بومی را در ساخت اسکلت آن در نظر گرفته است.
بر اساس این طرح مکانیابی آن در کنار همان مردمی است که روستا را دوست دارند یا آن را برای لقمه نانی رها کردهاند. 3 نوع استاندارد برای این طرحها در قالب ده دستگاه و چهل دستگاه و صد دستگاه تعریف شده که اولی برای روستاهای خالی از سکنه یا رها شده است که مردم آن دوست دارند تابستانها یا عاشورا و مراسم ختم و عروسی در آنجا حضور داشته باشند، لذا وجود یک سالن عمومی برای روستاییان لازم است. البته در طرحهای درجه بعد با عنوان حسینیه از آن یاد شده اما در این سیستم از حسینیه هم سادهتر شکل کاروانسرا یا یک چهار دیواری با سقف ساده تعیین شده است. البته مسجد به عنوان مرکز تجمع در تمام این طرحها مرکزیت را دارد علاوه بر مرکزیت بلندتر از همه ساختمانها باید ساخته شود تا به عنوان شاخص روستا یا شهر از دور قابل دیدن باشد. در اطراف مسجد در روستاهای درجه سه یعنی طرح ده واحدی مغازه سوپری و میوهفروشی و قصابی یا مغازههای خیلی ضروری پیشبینی شده، اما چون ورود به مسجد برخی مسایل شرعی را دارد برای مراسم کاملاً رسمی و تعریف شده در نظر گرفته شده اما مثلاً همهی افراد در حسینیهها در تمام اوقات میتوانند حضور پیدا کنند یا آمدن کودکان ضرر زیادی به عبادات مردم وارد نمیکند. در سیستم ده واحدی آنکه در متراژ 300 متری در زمینی به مساحت 1400 متر مربع ساخته خواهد شد از زمینهای منابع طبیعی استفاده و شرط داشتن خانه و یا مجرد بودن از آن حذف شده است. در اسکلت داخلی آن اندرونی و بیرونی طراحی و زیر زمینی برای نگهداری دام و حیات آن متناسب با نگهداری، طراحی شده است. یعنی روستایی بدون هیچ دغدغهای میتواند ساکن این خانه شود در طرح 40 دستگاهی برای روستاهای بزرگتر ساختمانهای دو طبقه و دارای مرکز رفاهی و دینی و آموزشی است. مدرسه ابتدایی، درمانگاه، تعمیرگاه و پارکینگ از آن جمله است.
برای روستاهای بزرگتر طرح صد دستگاه پیش بینی شده با ساختمانهای 5 طبقه در شکل 5 ضلعی که در مساحتی 70 در 70 بنا میشود و دارای بیمارستان و دبیرستان و هتل و تعمیرگاه و پمپ بنزین است. مسجد در مرکز قرار دارد و اطراف آن را مراکز تجاری و اداری پوشانده و غرفههایی هم برای زیر گذر میدان و پناهگاه منظور شده است. اعداد ذکر شده همه برگرفته از معماری است؛ اعداد مقدسی چون 4 وجهی بودن خانه کعبه یا 5 پر بودن ستاره 5 تن آل عبا و عدد 8 بهشت و 7 آسمان که اغلب در معماری اسلامی حرفهای جدید و تازهای دارد که هنوز بر جهانیان مکشوف نشده است. خیابانها در این طرح به عنوان رابط معرفی و فضاهای خالی برای فضای سبز و نیز پارک بازی کودکان تعریف شده است. در ساختمانهای پیشرفته آسانسور و پلهها از محیط خانه بیرون و در خیابان طراحی شده است تا مزاحمتی برای همسایگان و سر و صدا برای طبقات پایینتر نباشد. در شهرهای جدید یا شهرکسازیها نیز میتوان از این طرح استفاده کرد، مشروط بر آنکه نامنویسی به صورت خانوادگی یا جمعی باشد. زیرا جامعهشناسی ایرانی نشان میدهد که حتی مهاجرت از روستاها هم به صورت فامیلی و گروهی است یعنی اگر یک نفر زمین یا خانهای میخرید به دوستان و فامیلهای خود هم راه و چاه را نشان میداد و آنان را ترغیب به مهاجرت میکرد؛ لذا در طراحی ضد مهاجرت هم باید این اصل باشد یعنی کافی است یک نفر ساکن شود و مطمئن شود برادر یا خواهر و یا فامیل او هم کنارش خواهد آمد.
ساماندهی اقتصاد زیرزمینی
به گزارش نیما طائفی خبرنگار ماهین نیوز، تمام کشورها درگیر اقتصادی زیرزمینی هستند به طوری که آن را از بین نمیبرند بلکه آن را ساماندهی کنند به طور مثال قبول دورکاری در سیستم اداری یکی از این راههاست که در ژاپن به عنوان صنایع کوچک و خانگی از آن تعبیر شده یعنی کارخانجات بزرگ به جای ایجاد خطوط تولید طولانی و غیر قابل کنترل ترجیح میدهند
تا این قطعات را به کارگران خانگی که از خود جا و مکان دارند تحویل دهند مأموران پخش قطعات را برای کارگران خانگی میآورند و پس از مدتی آنها را جمعآوری میکنند یا در تولید پوشاک، نخ و پارچههای بریده شده را میآورند و پیراهن دوخته شده را میبرند. گاهی حتی این کار به شکل بینالمللی انجام میگیرد که آن را صنعت «مونتاژ» نام میگذارند. مثلاً دستمزد کارگر در هندوستان کم است؛ لذا قطعات دوچرخه به آنجا میآیند و در آنجا با دستمزد کم سر هم میشوند و اغلب در همان بازار هم فروش میروند. اگر دولتها این موضوع را بپذیرند و کارگران را بیمه کنند کم کم این نوع اقتصاد از حالت زیرزمینی بیرون میآید، اما وقتی نپذیرند خود به یک معضل اجتماعی بدل میشود و ابتدا دامنگیر خود دولت میشود: چرا آمار بیکاران رسمی که واقعی هم نیستند بالا میرود و دولت ناچار است به بیمهی بیکاری متوسل شود ولی از کار مفید جلوگیری کند. شناخت علت این امر هم مهم است یکی از دلایل این امر مزیت نسبی است که دستمزد کارگران است. یعنی به خاطر ارزان بودن دستمزد کارگر چنین کاری صورت گیرد. به گزارش مهدی نسبشیان خبرنگار ما، هم اکنون میان ایران و ترکیه گازوییل قاچاق میشود دولت هم خبر دارد و کاری نمیکند! به این معنا که گازوییل در ترکیه نزدیک به 2 دلار است و در ایران 400 یا 500 تومان یعنی نیم دلار بیشتر نیست. این تفاوت قیمت حتی رانندگان زیارتی سوریه را هم وادار میکند تا یک باک اضافی و صد عدد 40 لیتری با خود داشته باشند! و در آخرین ایستگاه یعنی مرز بازرگان همهی آنها را پر میکنند و در آنطرف مرز به روستاییان کردنشین لیتری 1800 میفروشند و اگر هر تریپ یک میلیون تومان صرف داشته باشد ایشان حتی در سوریه با لیتری هزار تومان هم سود میبرند و علاوه بر مصرف خودشان باز هم بقیه را به ترکها میفروشند و این کار مبارزه جنایی بر نمیدارد زیرا ایران هر قدر گازوییل را گران کند به 2 دلار نمیرسد و تازه آنجا هم گرانتر میشود و لذا ایران یک مزیت دایمی نسبت به تأمین گازوییل ترکیه دارد. حال اگر دولت این را به رسمیت بشناسد تمام درآمد میتواند به خزانهی دولت واریز شده به نفع عموم خرج شود برعکس این قضیه هم، مزیت نسبی ترکیه در گردشگری است. علاوه بر اینکه ایرانیان گردشگری را دوست دارند جاذبههای ترکیه به عنوان دروازهی اروپا برای ایران همیشه یک مزیت دایمی است که باید مورد شناخت دولت قرار گیرد وگرنه ایرانیان به عنوان ضربالمثل «خود زدن و خود رقصیدن» ترکیه را به محل اعمال خلاف اخلاق تبدیل میکنند که هم باعث نمایه بدی از جمهوری اسلامی میشود و هم مردم تصور نامناسبی از ترکیه خواهند داشت در حالی که اکثر زنان ترکیه محجبه و مردانشان در نمازجمعهها شرکت میکنند برخیها همه مردم ترکیه را همان چیزی تصور میکنند که در شبکههای عربستانی نشان میدهند! کشور چین با دستمزد پایین به قدری برای کمپانیهای آمریکایی کار کرد که اکنون دولت چین 800 میلیارد دلار یعنی 500 دلار سرانهی چین را از آمریکا طلبکار است و آمریکا هم با تمام قلدری آن را نمیپردازد و مفتکاری چینیها عاقبت نداشته، در ژاپن و هندوستان هم همینطور است و طلبکاران بزرگ آمریکا هستند. به گفتهی یکی از خبرنگاران سوریه اسراییلیها با چاپ اسکناسهای تقلبی زمین و خانههای مردم را در عراق، سوریه و دیگر کشورهای کوچک میخرند و به همین هم قانع نیستند بلافاصله بعد از چند روز از این معاملات پر سود فروشنده به طور مشکوکی میمیرد یا در انفجارات از بین میرود! و دلارهای جعلی هم از بین میروند. در سال «جهاد اقتصادی» باید دولت و مخصوصاً وزارت کار دست از تقلید از اروپا بردارد و به فکر اشتغال بومی و مردمی ایرانی باشد.
کافی است که دولت به اتحادیهها اجازهی اعطای پروانه دهند به همه فروشندگان بدهند مانند اینکه قبلاً اداره برق مدارک زیادی برای ارایه مجوز برق و قبول مشترک داشت لذا دزدی برق زیاد بود گاه شبکه سیمکشیهای غیر مجاز به قدری در هم تنیده شده بود که حتی برای سارق برق هم شناخت کابل خود و خانوادهاش مشکل بود و همیشه هم با قطع برق یا دزدی کابل روبهرو بودهاند، اما از وقتی که دریافت انشعاب برق آسان شد این نوع سرقت تحت کنترل در آمد. یکی از مشکلات مهم اقتصاد زیرزمینی نیز فشار حساب نشده بر دوش مردم است کسی که جا و کار دارد و به تولید هم کمک میکند چه دلیلی دارد که جواز نداشته باشد؟ البته جواز هم چندان مهم نیست بلکه اغلب، برای بیمه شدن آن را نیاز دارند یعنی اگر بیمه طبق قانون خود موظف باشد هر کسی را که کار میکند بیمه کند نیازی به جواز نباشد. با افزایش تعداد بیمهشدگان، دریافتهای بیمهای بیشتر میشود و درآمد بیمه هم افزایش مییابد. البته به گفته برخی از کارفرمایان موافقتهای پشت پرده تأمین اجتماعی با برخی صاحبان بیمه باعث سختگیری بیمه و عدم اجرای قانون بیمهای میشود تا کارگران مجبور شوند به خدمات درمانی یا بیمه عمر و حوادث روی آورند تا کار بیمههای دیگر هم بچرخد.
به گزارش مجید عباسی چهره، برق وضع در صنایع بزرگتر از این بهتر نیست. کارخانه ایرانخودرو که میتواند بیشترین آمار دورکاری را داشته باشد از خریداران پول خودروی نساخته را پیشاپیش میگیرد پول قطعهسازان را نمیدهد و یا خیلی دیر میدهد و پولی را هم که دولت به وی میدهد تا نوسازی کند میرود بانک تأسیس میکند بانک هم برای اینکه بتواند سود مردم را بدهد به خرید زمین، ویلاسازی و فروش چند برابری آن روی میآورد!
رقابت و اختلاف
اختلاف امتی رحمه
قال رسول الله (ص): «اختلاف أمتی رحمه» «یعنی وجود اختلاف در میان امت من رحمت است»
چرا پیامبر (ص) میگویند اختلاف امتی رحمه؟ به نظر میرسد چون در امت پیامبر مخصوصاً در عصر غیبت فرد معصوم وجود ندارد
لذا اشتباهات زیادی ممکن است اتفاق بیفتد؛ لذا وجود اختلاف باعث میشود تا این اشتباهات رفو شوند و مردمی که از عملکرد کسی ناراضی هستند به فرد یا گروه مقابل بپیوندند و این امر باعث دوام حقیقت و اصالت است. به گزارش مهدی پارسا خبرنگار ماهین نیوز، پرداخت 25 میلیون دلار به دانشگاه آزاد باعث بروز اختلاف در کشور شد؛ شاید مخالفان وموافقان، هر دو راست میگفتند، اما هر یک از دیدگاه جداگانه و کارشناسی شده؛ مثلاً کسانی که موافق این پرداخت بودند میگفتند که دانشگاه آزاد متعلق به یک گروه یا یک فرد و یا حتی یک طیف و جریان نیست بلکه دانشگاه آزاد اسلامی مانند همه ارگانها مولود انقلاب بوده و با آن رشد کرده است و باید باز هم رشد کند زیرا هر روستا و شهر دورافتادهای ابتدا مجهز به دانشگاه آزاد میشود سپس دانشگاه پیام نور یا دانشگاههای دیگر به دنبال آن میآیند. برعکس دیدگاه دیگری میگوید این دانشگاه تیول یک فرد خاص است که چندان هم در روند فتنهی سال 88 بیگناه نبود حتی برخی از سران آن با سکوت خود فتنه را تأیید کرده و میکنند؛ لذا هرگونه پرداخت به آنان یعنی تقویت مبانی فتنه. به خصوص اینکه یکی از همین آقازادهها با همین دلارها به انگلیس رفته و دوران دکترای خود را میگذراند. در سال «جهاد اقتصادی» نمیتوان نهادها را با افراد یکی دانست. ممکن است افرادی با اعمال نفوذ اموال دانشگاه آزاد را به نام خود کرده باشند و یا با تصرف در آن موجبات سوءاستفادهی خود و خانوادهشان را فراهم کرده باشند ولی دلیل نمیشود این همه دانشجو و فارغالتحصیل و این همه واحدهای فعال دانشگاه را با یک چوب برانیم. لذا میبینیم که در اینجا اختلاف واقعی لازم است، زیرا اگر تفکر یکسویه حاکم شود یعنی دانشگاه آزاد و تمام جوانب آن 100 درصد تأیید و یا 100 درصد تکذیب شود به نفع مردم، جامعه و انقلاب نخواهد بود. در حالی که به گزارش «توفان جزیره» اختلاف بر سر جزایر ایرانی سالهاست که ادامه دارد. وی به شوخی میگوید: بارها به من گفتهاند تو خودت را جلو بینداز و بگو جزیره منم تا شاید اعراب تو را گروگان بگیرند و دست از سر ایران بردارند. وی همچنین در گزارش خود اختلاف مهم زمان فعلی را بر سر اشخاص میداند. عزل یک وزیر و عدم قبول استعفای او از سوی دیگری باعث ایجاد اختلافاتی در جامعه شده، اما این هم به تقویت مبانی عقیدتی مردم کمک کرد. زیرا بسیاری از مردم برخلاق رسانههای دشمن در مقابل این اختلاف سکوت کردند و چیزی نگفتند، زیرا میدانستند به زودی موضوع حل میشود و دشمن هر روز از روز پیش خوارتر و ذلیلتر میشود، اما آرامش جامعه را میتوان به صورت ذیل توضیح داد:
وحدت یا کثرت
هر 2 لازمهی جامعه است چه در زمان و مکان و عقاید، اما مهم این است هر وحدتی به کثرت میرسد و هر کثرتی به وحدت. مانند نور که در عین حال که دارای ذات واحد است ولی اگر منشوری در مقابل آن قرار گیرد ما شاهد رنگینکمان خواهیم شد. همانقدر که سفیدی و شفافی نور زیبا و درخشنده است، رنگینکمان آن نیز زیبا و دوستداشتنی و تعجببرانگیز است. این واقعه را در فلسفه به «تشکیک نور» یا «مراتب نور» تعبیر میکنند و جواب آن دسته افرادی است که به وحدت وجود معتقدند. بر اساس آیات قرانی همه چیز از خداست و به سوی او باز میگردد یعنی ابتدا و انتهای هر چیز وحدت است، اما به ارادهی همین وجود واحد کثرت نیز آفریده شده است به طوری که خداوند میفرماید هر چه خوبی است از سوی من است و هر چه بدی است از سوی خودتان است یعنی اینجا یک خودی در مقابل خدا عرض اندام میکند. البته اشکالی ندارد که عرض اندام کند زیرا خدا خود آن را به وجود آورده مانند شیطان که در زمان آفرینش انسان در مقابل خدا اظهار وجود کرد. خداوند او را نابود نکرد بلکه از خود دور کرد (لعنته الی یوم القیامه) آن هم نه برای همیشه بلکه تا «یوم یبعثون.» لذا وقتی همه به سوی خدا باز میگردند دیگر وحدت کامل است و جایی برای کثرت نیست. همین امر در مسایل اقتصادی اگر بیان شود «هذا من فضل ربی» یعنی همهی نعمتها و برکات از آن خداست بعد به دست بشر داده میشود تا با فکر خود بد و خوب آن را اداره کند.
چون انسان دارای اختیار است پس میتواند در 2 جهت مخالف حرکت کند. حتی اگر فکر انسان به جهت مخالف هم نرسد شیطان ظاهر میشود و او را راهنمایی میکند تا راه باز شود. اما پس از اعمال نظریات همه میفهمند که آن راهی که شیطان نشان داده، درست نبوده و برخلاف وحدت وجود بوده است. شیطان هم مسؤولیت قبول نمیکند مانند سنگ استنجا انسان را دور میاندازد و میگوید: «من حرفی زدم تو چرا گوش دادی!» این است که تکثر و کثرتگرایی برای رشد بشر لازم است تا بشر به حکم «تعرفالاشیا باضدادها» همه خوبیها و بدیها را بشناسد تا حرجی بر او نباشد. امروزه در بعد سیاسی هم همین است. اگر همه یک رأی باشند درست است که همسو میشوند ولی معنای دیگر آن استبداد است. حتی دین هم اجباری نیست «لا اکراه فیالدین.» حالا اگر همه یک جور فکر کنند و یکدست عمل کنند اگر قبل از کثرت باشد قابل قبول نیست ولی بعد از کثرت قابل قبول است. یعنی بعد از تجربهی راههای مختلف به راه واحد برسند این راه واحد استبدادی نیست بلکه انتخابی و اختیاری است و لذا خداوند سن بلوغ را برای همین قرار داده تا شخص در سن بلوغ حتی ذات احدیت را هم تکذیب یا تشکیک کند، اما نباید در این تکذیب و یا تشکیک برای همیشه بماند. این کثرت برای وحدت فکری پختهی بعدی است ولی اگر در همین مرحله بماند رشد فکری ناقصی داشته است.
اقتصاد بینالملل
سونامی اسلامی یا جهاد بینالمللی
یکی از ابعاد مهم هر حرکت اقتصادی دیده شدن آن در ترازهای بینالمللی است؛ چرا که مسایل جهان به هم پیوسته است. مثلاً اگر جهان در حال رشد اقتصادی باشد این به ایران نیز سرایت میکند و برعکس مسایل ایران نیز به جهان تزریق میشود. در این زمینه حضرت آیتالله ابراهیمی، رییس مرکز رسیدگی به امور مساجد در کلاس اخلاق بسیجیان منطقه 14 تهران گفت: این حرکتهای منطقه، آغاز سونامی اسلامی است که تازه شروع شده و بنیان تمام ظلمها را برمیکند و از بین خواهد برد.
به گزارش ماهیننیوز وی که به مناسبت ایام فاطمیه (س) در جمع بسیجیان منطقه 14 تهران در مسجد امام حسن مجتبی (ع) سخنرانی میکرد، گفت: به زودی در کنفرانس غیر متعهدها وزیر خارجهی ایران و مصر با یکدیگر ملاقات میکنند و روابط ایران و مصر از سر گرفته خواهد شد. وی همچنین گفت که رأسالحسین (ع) در مصر است و مردم فاطمی مصر با اهدای هدایایی به حاکم سوریه آن را از شام به قاهره منتقل کرده و تمام مردم مصر فاطمی و دوستدار اهل بیت هستند؛ دانشگاه الازهر را هم به یاد زهرای مرضیه در زمان حکومت فاطمیون مصر ساختهاند. دراین جلسه دکتر جعفرنژاد فرماندهی بسیجیان ناحیهی شهید محلاتی و جمعی از روحانیان به ویژه حجتالاسلام رضایی خویی و قربانی عضو جامعهی روحانیت و مسؤول دفتر سؤالات شرعی حضور داشتند. قرار است ماه بعد کلاس اخلاق این مسجد در روز هفتم خرداد در ناحیه 12 تهران نیز این کلاس تشکیل شود و در تمام 22 منطقه تهران بزرگ گسترش پیدا کند. پایهگذار این کلاسها سیدحسین موسوی فرزند میرشعبان در محلهی ابوذر مسجد حضرت رقیه بود که امید دارد این امر نیز به سونامی بزرگ آینده کمک کند و گسترش جهانی یابد. وی خود و محله را اینگونه معرفی میکند: «اینجانب سیدحسین موسوی فرزند میرشعبان متولد 1327 از اعضای شورایاری محلهی 6 ابوذر شهرداری ناحیهی 3 منطقهی 14؛ بنده افتخار چهار دوره خدمت در این شورا را دارم. دو دوره به عنوان دبیر و دو دوره به عنوان جانشین و در این مدت سعی کردم با تمام توان با تمام همکاران خوبم در شورا صادقانه خدمت کنم امیدوارم قبول درگاه حق تعالی و مردم شریف و قدرشناس این محل قرار گیرد. دربارهی تاریخچه محلهی 6 ابوذر ناحیهی 3 منطقهی 14 خدمت شما عزیزان عرض کنم محله ابوذر یکی از محلات منطقهی 14 شهرداری تهران میباشد. در قدیم قسمت شرقی این محله به ویژه از چهارراه کوکاکولا به طرف جنوب شرقی را زمینهای وسیع بایری تشکیل میداد که از باغ سلیمانیه تا انتهای خاوران، سه راه افسریه و بلوار ابوذر را شامل میشده است. این زمینهای وسیع در زمان قاجاریه به وثوقالدوله واگذار شده بود. در اواخر دههی 1330 و اوایل دههی 1340 به تدریج به آقایان جنتی، طبری، محرابیان و محمد صادق فروخته شد که پس از اخذ نقشه و بلوکبندی به مردم واگذار شد و به تدریج به شکل امروزی در آمد. در حال حاضر محدوده این محله از شمال به خیابانهای شهید رصاف و آخوندی، از شرق به بزرگراه بسیج، از غرب به خیابان نبرد و از جنوب به خیابان شهرابی است. مساجد ائمهی اطهار، حضرت رقیه (س)، حضرت صاحبالزمان (عج)، مسجد فاطمه الزهرا (س)، مسجد انقلاب اسلامی و مسجد 5 تن آل عبا و جعفری مراکز مذهبی این محله را تشکیل میدهند. بوستان ائمهی اطهار نیز از مراکز تفریحی این محله است. تعداد شهدای محله 200 نفر بوده که در دوران دفاع مقدس به فیض عظمای شهادت نایل آمدهاند. از جمله افتخارات این محله حضور خانوادهی شهیدان افراسیابی است که با تقدیم 5 شهید به انقلاب نهایت ایثار در راه آرمانهای امام خمینی (ره) را به اجرا گذاشتهاند. البته تعداد 8 باب تکیه و حسینیه نیز وجود دارد. مرکز تفریحی اینجا بوستان ائمهی اطهار است. این محله به لحاظ شهدا رتبهی اول را دارد و تعداد 200 نفر شهید ثبت شده در بنیاد شهید ارمغان این محله به انقلاب و دفاع مقدس است؛ از جمله افتخارات این شهیدان خانواده شهیدان بزرگوار افراسیابی است که با تقدیم 5 شهید و دریافت نشان ایثار نهایت ایثار در راه آرمانهای مقدس بنیانگذار جمهوری اسلامی را میرساند. اسامی قبلی خیابانهای این محله نیز به شرح زیر است که نشان توجه ویژهی رژیم طاغوت به این محله بوده است. قبلاً بیست متری ائمهی اطهار بیست متری شهناز، بلوار ابوذر بلوار رضا پهلوی، خیابان شهید کریمشاهیان خیابان همایون پسر شاه بود خیابان برادران شهید افراسیابی خیابان نهم آبان تولد پسر شاه بود. خیابان پرستار خیابان 25 شهریور بوده خیابان صاحبالزمان خیابان فرحناز بوده است. خیابان نبرد قبلاً خیابان کوکاکولا بوده است و بعداً به خیابان شاه اسماعیل هم تغییر کرده بود. حوادث مهم این منطقه شکلگیری اولیه انقلاب در این منطقه بوده زیرا اولین بار محدوده 25 ساله اعلام و همه این محله خارج از محدوده تعیین شد و اهالی به لحاظ رفاهی (آب و برق و امکانات) مورد محرومیت و فشار قرار گرفتند و خیزش و هستههای انقلابی تشکیل شد البته گروههای دیگری در این منطقه خانههای تیمی داشتند ولی بیشتر هستهها مذهبی بودند و وجود 7 مسجد در این محله کوچک و 8 حسینیه نشان این حرکتها بود. در میدان 13 آبان فعلی نهم آبان سابق در سال 1352 سید عزیزالله حسینی هنگام چهارشنبه سوری با زرنیخ و مواد آتشزای دیگر دچار انفجار شد و بدن تکه پاره شدهاش در اطراف میدان پخش شد که در روحیه محله تأثیر زیادی داشت و روزنامهها گزارش مفصلی از آن نوشتند. امیر پرویز پویان نیز دراین میدان مورد اصابت تیر ساواکی ها قرار گرفت و خون سرش به دیوار پاشیده شد که مدتها شعر خون عزیران به دیوار در صدا و سیما به یاد او خوانده میشد. هستههای اولیه انقلاب در خانواده شهیدان سلمان ماهینی شکل گرفت و این برادران جزو اولین شهدای جنگ تحمیلی بودن .و به این وسیله سونامی امروز از یک نقطه کوچک آغاز شد.
جهاد یارانهای یا رایانهای
به گزارش سیدحسین موسوی خبرنگار مناقصهمزایده، یکی از ائمهی جمعه در خطبههای پیش از نماز اعلام کرد
«هر کسی به یارانه دسترسی دارد باید بداند جهاد امروز جهاد در دنیای مجازی است و باید از هر راهی که میتواند در این جهاد شرکت کند.» البته مقصود وی همان رایانه بود، زیرا بلافاصله بحث وبلاگنویسی را مطرح کرد و گفت همانطور که جوانان ما در گذشته با سلاح نظامی از میهن و شرف خود دفاع میکردند، امروز دفاع در دنیای مجازی است و جوانان باید در این عرصه به خوبی از عهده جنگ با دشمن برآیند و همانطور که پدرانشان نگذاشتند وجبی از خاک میهن در اشغال دشمن باقی بماند جوانان نیز باید این حمله و شبیخون فرهنگی را که در دنیای مجازی بر ذهن و جسم نوجوانان و جوانان ما سایه افکنده دفع کنند و دراین میدان هم سربلند بیرون آیند.
البته این اولین بار نیست که بین رایانه و یارانه اشتباه میشود بلکه ایراد اساسی به زباننویسان است که تا یک کلمهای پیدا میکنند همه را با آن درست میکنند. رای را میگویند یعنی حساب! البته «رایانه» گرتهبرداری شده از کلمهی فرانسهی ordinateur است. در زبان فارسی میانه (پهلوی ساسانی) مصدر «راینیدن» به معنای «سامان دادن و مرتب کردن» به کار میرفته است که اگر این کلمه به فارسی امروز میرسید شکل آن بهصورت «رایانیدن» در میآمد.
بنابراین، «رایان» بن مضارع از مصدر «رایانیدن/راینیدن» است. یعنی اگر در زبان پهلوی فرضاً کسی به کسی میخواست بگوید که «این را مرتب کن» از کلمهی «رایان» استفاده میکرد.
در فرهنگستان دوم، در دههی 1350 که گرایش به استفاده از واژگان اصیل فارسی داشتند، این مصدر کهن و فراموش شده را احیا کردند و به این صورت کلمهی «رایانه» را ساختند.
به گفته جولایی، یارانه ترجمه کلمه سوبسید است که در گذشته اعمال میشده است واژه یارانه (Subsidy)، در لغتنامه به طور کلی کمک رایگان و اعانه (مالی) دولت به مردم در زمانهای معین معنا شده است و عبارتست از نوعی حمایت دولت از قشر خاصی (در برخی موارد کل جامعه) در دورههای زمانی خاص یا اضطراری، به منظور تأمین رفاه اجتماعی از طریق کاهش هزینهها.
سوبسید؛ کمک مالی، اعانه و یا کمکهای بلاعوض به تولیدکنندگان و مصرفکنندگان برخی از کالاها و خدمات نیز معنا شده است. همچنین عنوان شده است که پرداخت کمک مالی (یارانه) میتواند دلایل مختلفی داشته باشد مانند پایین نگه داشتن سطح قیمت (از طریق افزایش قدرت خرید واقعی خریداران) و یا حفظ روند تولید یک کالای معین. مدتهاست در مورد یارانهی شیر صحبت میشود و میگویند اگر یارانه شیر قطع شود، هزینه بهداشت بالا میرود. صاحبان این نظر، لابد نمیدانند که یارانه قطع نمیشود بلکه از جیب دلالها بیرون میآید و به جیب مردم واریز می شود و شاید هم میدانند و طرفدار دلالها هستند!
اما چه ارتباطی بین یارانه و رایانه است؟ این خیلی ساده است چون مردم یارانه خود را از طریق رایانه ثبت و دریافت میدارند! اگر رایانه جواب درستی ندهد آنوقت از یارانه هم خبری نیست! اگر یک روز سایت بسته شود یا هکرها آن را هک کنند و یا مین main آن به هم بریزد چه کسی جوابگو خواهد بود؟ هم اکنون خیلیها پس از چند دوره اعلام یارانهها خود را سرگردان میبینند و هر روز روزنامهها هم مردم را تحریک میکنند. البته برخی از این سرگردانیها واقعی است ولی ممکن است خیلی از آنها تبلیغات باشد.
دکتر عادل آذر که در رشته آمار نمرههای خوبی در دانشگاه امیرکبیر از بنده گرفت و بعدها در اخباری که از درسهای ایشان میرسید این موفقیتها ادامه داشت، معتقد است امکان اینکه سازمان آمار و مدیریت ضعفی داشته باشد کم است ولی فقط دانستن کافی نیست شیطنت عوامل اجرایی یا خودفروختگی برخی از آنان کار را بسیار مشکلتر میکند. در اولین سالها که کامپیوتر به ایران آمده بود ابتدا در شرکت نفت پیاده شد و مثلاً لیست حقوقها کامپیوتری شد ولی بعد بازرسان متوجه شدند چند دانشجوی کامپیوتر که اوایل پول صبحانه نداشتند و گرسنه بر سر کار میآمدند ناگهان صاحب میلیاردها ریال سرمایه و دارایی شدند. پس از بازرسی معلوم شد با یک نکته کامپیوتری، مبالغ حقوق و اضافه کاری به حساب خودشان واریز میکردند و چون همه به کامپیوتر اطمینان داشتند و بدون دخالت دست، شعار آنها بود هیچ کس اعتراضی نمیکرد! الان هم رایانهها ممکن است دستکاری شوند به طور واضح شما میبینید که بلیت الکترونی پریده! یعنی بسیاری از رانندههای شرکت واحد مخصوصاً غیر خطی تندرو همگی روی دستگاه بلیت الکترونیکی را که با قیمت زیادی هم خریداری و نصب شده پارچه گرفتند و با اصرار از مردم تهران پول میخواهند! در مترو علاوه بر دستگاه بلیتخوان، مأمور هم گذاشتهاند تا بلیتخوانها را کنترل کند باز هم کافی نبوده دوربین هم بر سر بلیتخوانها و مأمورها گذاشتهاند! و یا اینکه آمار مسافران نوروزی مثلاً 70 یا 90 میلیون سفر اعلام شد ولی بسیاری از اتوبوسها هم برای کساد نشان دادن سفرهای بیرون شهری لیست ده دوازده نفره میدهند بعد ساعتها مسافران را علاف میکنند و در میدانهای شهر کمی میگردند و تا اتوبوس را پر نکنند راه نمیافتند! معلوم نیست اگر آمار گردشگران اضافه شود آیا آمار اصلی به ۱۸۰ میلیون سفر هم خواهد رسید؟ این مثالها نشان میدهد که اگر یارانه را دولت میپردازد ولی رایانهها آن را به حساب میبرند و قابل دریافت میکنند و برعکس هم هست رایانهها همه چیزشان اگر مرتب باشد ولی پولی را دولت تخصیص ندهد از رایانهها هم کاری بر نمیآید.