تفسیر موضوعی قرآن

تفسیر موضوعی قرآن

حذف اسرائیل. حذف جنگ
تفسیر موضوعی قرآن

تفسیر موضوعی قرآن

حذف اسرائیل. حذف جنگ

والله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین

خیاط در کوزه افتاد

سرتیم حفاظت هم رفت! کسی که قرار بود: حفاظت جان رئیس جمهور را داشته باشد، از خودش هم نتوانست محافظت کند! و این نشان می دهد طراحان ترور بالاتر از سرتیم حفاظت بودند. و از سادگی رئیس جمهور و استاندار استفاده کرده بالگرد کهنه تر را پیشنهاد دادند(اذا جاء القدر عمی البصر) لذا فرضیه حفاظت برای 18هزارمین بار زیر بزرگترین علامت سوال تاریخ رفت! امام علی ع می فرماید: جمجمه ها یتان را به خدا بسپارید. قران می فرماید(والله خیر حافظ و هو ارحم الراحمین). خدا بهترین محافظ است. زیرا مرگ را او تعیین می کند و :هیچکس نمی داند کی و کجا خواهد مرد:(بای ارض تموت)پس تحلیل جدیدی از حراست، حفاظت و گارد ویژه و: مطابق با نظریات اسلامی باید مطرح ساخت: از نظر اسلامی و قرانی قتل یک نفر برابر با قتل: تمام انسانها هست زیرا ممکن است: از او ذریه زیادی در دنیا بدست آید که: با قتل او منقطع می شود. مثلا وقتی قایبل هابیل را با بیل کشت! طبیعتا هر نسلی از او نیز منقطع شد. و جمعیت فعلی که 8میلیارد است، اگر او زنده می ماند، شاید 16میلیارد می شد! یا جمعیت سادات در جهان: که قریب به 500میلیون نفر هستند. اگر محسن(پسر سوم حضرت فاطمه س) شهید نمی شد،  یک سوم، سادات جهان، بیشتر بودند. شاید الان 750میلیون سادات داشتیم.( مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا) این از تئوری اصلی، ثانیا آنطور که در مقاله قبل(عالم ذر) گفته شد:هدف خلقت افزایش تولید مثل است، نه کاهش آن. بنابر این: کاهش آن را مفسده گفته اند. فساد در مقابل تکامل و رشد است. یعنی هرچیزی که مانع رشد شود، فساد است. مثلا میوه اگر بجای اینکه شیرین شود، کرم خورده شود، فاسد شده است. پس اقدام به قتل هم جایز نیست. تصور انهم گناه دارد. لذا کسانیکه به قتل و ترور روی می اورند، اساسا، نه انسان هستند و نه اسلام را می شناسند. به همین دلیل گروههای: حراست باید مواظب چنین دیدگاهی باشند. حراست یعنی حفاظت از مسیر: تکاملی و  تزایدی بشریت. و از بین بردن موانع تولید مثل. زیرا از بین بردن انسان ها، ممکن است قبل از تولد! بدو تولد یا در سنیین مختلف، با روشهای گوناگون مثلاً بیوتروریسم باشد. با تعیین تئوری، و اثبات فرضیه ها، و پی ریزی اصول و وظائف هر کسی، محدوده عملیاتی ان مشخص میشود. لذا ما در دنیا یک حراست کل داریم که: ظاهراً نامش شورای امنیت سازمان ملل است. گرچه او بجای انجام وظائفش، تا کنون به نسل کشی اقدام کرده است. این شورای امنیت در دایره کوچکتر، به شورای امنیت منطقه ای مانند ناتو، ورشو و سنت‌کام و غیره، تقسیم می شود. و بعد در حد کشورها، حراست کل کشور یا وزارت اطلاعات را ایجاد می کند. تا برسد به بادی گاردها، حفاظت شخصیت ها و تیم حفاظتی: ریاست جمهوری و غیره. تئوری توطئه یا قتل عام انسانها، کشتار بیوتروریسم همگی دارای یک شاکله هستند. یعنی در راس آنها صهیونیزم قرار دارد، بعد به شکل سازمان سیا  و موساد ظاهر شده، در آخر صف خبرچین ها هستند. البته عوامل طبیعی جزو هیچکدام از اینها نیستند. زیرا نقشه و یا طرح تروری، در پشت آنها نیست. اگر بالگرد حاوی رئیس جمهور ایران، بر اثر سانحه جوی و طبیعی سقوط کرده، که نمیتوان کسی را مقصر اعلام کرد. ولی اگر حتی یک درصد: احتمال حضور عوامل انسانی باشد، کار فرق می کند. مثلا چرا فقط  بالگرد رئیس جمهور دچار سانحه شده؟ در حالیکه دو بالگرد همجوار، هیچ احساسی نسبت به تغییر شرایط جوی نداشته اند. بنا براین یک متغیر غیروابسته، در اینجا وجود دارد: ممکن است پالس مخابراتی اشتباه، یا حتی هک کردن قطب نما و غیره! شما می توانید با یک قاشق یا دسته کلید، قطب نما را منحرف کنید. لذا باید همه اصول حفاظت قبلی، که مبتنی بر متون سازمانهای سیا، موساد و غیره را برعکس کنید. تا یک تئوری سالم و جدید متولد شود. نمی توان در زمین دشمن بازی کرد، و قواعد بازی آنها را قبول نداشت. سید احمد حسینی ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری ایران، در این زمینه می گوید: تا زمانیکه بنده معاون حراست نخست وزیر شدم، هیچ تئوری وجود نداشت. همه حراستی ها از جمله شهربانی چی ها قومی ترسیده بودند. لذا بنده به کتب رکن دو ارتش شاهنشاهی، ساواک و مدارک ترجمه شده یا اصل، موساد و سازمان سیا مراجعه کردم و اصولی را تنظیم نمودم. براساس همین اصول  از تمام کارکنان نخست وزیری (بعد از فاجعه ترور رئیس جمهور رجایی) باز جویی به عمل آمد. و ثابت شد که بهزاد نبوی و سازگارا، در قتل رجایی دست داشته اند، از نظر بهزاد نبوی راستی ها(آخوندها)خطرناک تر از ساواکی ها بودند . لذا آنها کودتا کردند، دوباره ساواکی ها عودت به کار شدند.  و تمام اخراجی های من، در ستادبسیج اقتصادی به کار دعوت شدند. بنده خودم در اتاق آقازاده معاون اجرایی موسوی بودم، ایشان مذاکرات مجلس را در مورد وزیر اطلاعات گوش می داد. وقتی که مجلس تصویب کرد که وزیر اطلاعات باید مجتهد باشد او برخاست و دو دستی بر سر خود زد! و گفت بدبخت شدیم. کار از دست ما خارج شد. بعد بلافاصله رئیس حراست را عوض کرد و خواهر زاده جوانش که ضد سپاه بود را، رئیس حراست نخست وزیری معرفی کرد.  اگر امروز گزارشی در مورد: توطئه بودن حادثه بالگرد، و یا شهادت قاسم سلیمانی، ربانی شیرازی  و 17هزار ترور شهری، به گوش نمی رسد، برای این است که: کار دست همانها است. و  این را توطئه نمی دانند. بلکه فرایند کاهش جمعیت می خوانند. و  تنظیم جمعیت می دانند.

مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا

سرتیم حفاظت هم رفت! کسی که قرار بود حفاظت جان رئیس جمهور را داشته باشد، از خودش هم نتوانست محافظت کند. لذا فرضیه حفاظت زیر بزرگترین علامت سوال تاریخ رفت! امام علی ع می فرماید جمجمه ها یتان را به خدا بسپارید. (والله خیر حافظ و هو ارحم الراحمین) زیرا خدا بهترین محافظ است. چون مرگ را او تعیین می کند و هیچکس نمی داند کی و کجا خواهد مرد و(بای ارض تموت)پس تحلیل جدیدی از حراست و حفاظت و گارد ویژه و مطابق با نظریات اسلامی باید مطرح ساخت: از نظر اسلامی و قرانی قتل یک نفر برابر با قتل تمام انسانها هست زیرا ممکن است از او ذریه زیادی در دینا بدست آید که با قتل او منقع می شود. مثلا وقتی قایبل هابیل را با بیل کشت طبیعتا هر نسلی از او نیز منقطع شد. و اگر جمعیت فعلی 8میلیارد باشد اگر او زنده بود شاید 16میلیارد می شد! یا جمعیت سادات در جهان قریب به 500میلیون نفر هستند. اگر محسن شهید شد یعنی یک سوم سادات جهان شهید شدند! و اگر محسن(پسر سوم حضرت فاطمه س) زنده بود شاید الان 750میلیون سادات داشتیم.( مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا) این از تئوری اصلی، ثانیا آنطور که در مقاله قبل(عالم ذر) گفته شد:هدف خلقت افزایش تولید مثل است نه کاهش آن. بنابر این کاهش آن را مفسده گفته اند. فساد در مقابل تکامل و رشد است. یعنی هرچیزی که مانع رشد شود فساد است. مثلا میوه اگر بجای اینکه شیرین شود، کرم خورده شود، فاسد شده است. پس اقدام به قتل هم جایز نیست. و حتی تصور انهم گناه دارد. لذا کسانیکه به قتل و ترور روی می اورند، اساسا نه انسان هستند و نه اسلام را می شناسند. به همین دلیل گروههای حراست باید مواظب چنین دیدگاهی باشند. حراست یعنی حفاظت از مسیر تکاملی و تزایدی بشریت. و از بین بردن موانع تولید مثل. زیرا از بین بردن انسان ها ممکن است قبل از تولد! بدو تولد یا درسنیین مختلف با روشهای گوناگون مثلا بیوتروریسم باشد. با تعیین تئوری، و اثبات فرضیه ها و پی ریزی اصول و ووظائف هر کسی، محدوده عملیاتی ان باید مشخص شود. لذا ما در دنیا یک خراست کل داریم که ظاهرا نامش شورای امنیت  سازمان ملل است. گرچه او بحای انجام وظائفش تا کنون به نسل کشی اقدام کرده است. این شورای امنیت در دایره کوچکتر به شورای امنیت منطقه ای مانند ناتو، ورشو وسنتو و سنتکام و غیره تقسیم می شود. و بعد در حد کشورها حراست کل کشور یا وزارت اطلاعات را ایجاد می کند تا برسد به بادی گار یا حفاظت شخصیت ها و تیم حفاظتی ریاست جمهوری و غیره. تئوری توطئه یا قتل عام انسانها و یا کشتار بیوتروریسم همگی دارای یک شاکله هستند. یعنی در راس آنها صهیونیزم قرار دارد، بعد به شکا سازمان سیا  وموساد ظاهر شده و در آخر صف خبرچین ها هستند. البته عوامل طبیعی جزو هیچکدام از اینها نیستند. زیرا نقشه و یا طرح تروری در پشت آنها نیست. اگر بالگرد حاوی رئیس جمور ایران بر اثر سانحه جوی بوده و طبیعی سقوط کرده که نمیتوان کسی را مقصر اعلام کرد. ولی اگر حتی یک درصد احتمال حضور عوامل انسانی باشد کار فرق می کند. مثلا چرا فقط  بالگرد رئیس جمهور دچار سانحه شده در حالیکه دو بالگرد همجوار و هیچ احساسی نسبت به تغییر شرایط جوی نداشته اند. بنا براین یک متغیر غیروابسته در اینجا وجود دارد: ممکن است پالس مخابراتی اشتباه، یا حتی هک کردن قطب نما و غیره! شما می توانید با یک قاشق یا دسته کلید، قطب نمار ا منحرف کنید. لذا باید همه اصول حفاظت قبلی که مبتنی بر متون یا دوره های اموزشی : سازمانهای سیا، موساد و غیره را برعکس کنید. تا یک تئوری سالم و جدید متولد شود. نمی توان در زمین دشمن بازی کرد و قواعد را قبول نداشت. چون بازی وجود ندارد.