حکم اسماعیل هنیه

طی حکمی از سوی دبیرکل سازمان ملل متحد، اسماعیل هنیه رئیس شورای امنیت سازمان ملل متحد شد، در این حکم که از سوی سید احمد حسینی ماهینی، دبیرکل سازمان ملل متحد صادر شد، آمده است: باتوجه به سوابق مبارزاتی، شما بهترین گزینه برای ریاست شورای امنیت سازمان ملل متحد هستید. در این حکم سه تن از اعضای سابق شورای امنیت سازمان ملل متحد عزل شده اند: نمایندگان امریکا فرانسه و انگلیس اخراج شده، در انتظار اعدام می‌باشند. ایران عراق و سوریه اعضا جدید منصوب شدند، گفتنی است که هنیه پس از این حکم بلافاصله: در خواست اجلاس فوری کشورهای اسلامی شد. ایران نیز برای بی اثر کردن حق وتو: سه تن از اعضای مجرم شورای امنیت، با روسیه و دیگر کشورها تماس گرفت. زیرا قطعنامه توقف حملات اسرائیل علیه غزه، توسط سه تن از این اعضا وتو شده. این عمل باعث جنایات بیشتر ارتش اسرائیل شد. عملا مجوز نسل کشی در غزه را دریافت کرد. لذا سازمان ملل متحد سابق منحل گردید. و رئیس جدیدی انتخاب شد. براساس حکم دادگاه صالحه، دبیرکل و برخی از اعضای شورای امنیت، به اعدام محکوم شده اند. و بزودی حکم آنان ابلاغ می شود. علاوه بر ان دادگاه صالحه حکم داده که :سازمان ملل باید به غزه منتقل شود. و با هدایت اسماعیل هنیه،در بخشی از مناطقی که الان تحت اشغال صهیونیست ها است، مستقر شود. صهیونیست ها نیز از کل فلسطین اخراج شوند. رای دادگاه صالحه لغو مصوبات عضویت اسرائیل، و محو کامل آن می باشد. در حال حاضر اگر این اعضای محکوم به اعدام، استعفا دهند، ممکن است در حکم آنان تجدید نظر شود. بخصوص اینکه آنها مامور بودند و معذور. در این صورت باید روسای جمهور آمریکا و افرانسه و شخص شاه چارلز، محکوم به اعدام شوند. و اموال آنها بین فقرا تقسیم شود. کاخ ورسای، کاخ سفید و کاخ باتینگهام نیز به حسینیه تبدیل شده، مرکز بیتوته بی خانمانها شود. مامور اجرای این حکم نیز همه مردم هستند. یعنی همه مردم در صورت داشتن توانایی، باید به این سه مکان نفوذ، و حکم را اجرا کنند. طبیعی است که اولویت با افراد بی خانمان می باشد. آنها میتوانند  از همین امروز، در اطراف کاخ ها مستقر شوند، تا تعدادشان به حد مطلوب برسد. اگر نگهبانان کاخ ها، مانع ایجاد کردند، حکمشان اعدام است یعنی طبق دستور خداوند در قران، ظالم ترین اشخاص روی زمین هستند.(.من اظلم ممن منع ..) البته مامورین حفاظت کاخ ها، خودشان مشتاق تر هستند. چون ماهها است حقوق نگرفته اند! براثر عقب افتادن اقساط، توسط بانکها از خانه های خود هم بیرون رانده شده اند. چنانچه با بی خانمان ها و پابرهنه ها همکاری کنند، خودشان هم میتوانند در انجا اسکان یابند. براساس بر اورد ما، تعداد بی خانمان ها در امریکا و فرانسه و انگلیس عدد نجومی است. تنها اشکالی که دارد انها از مرگ می ترسند. ولی بدانند هرکس در این راه کشته شود، شهید محسوب خواهد شد. و خانواده آنان تحت پوشش قرار خواهند گرفت. تا در محل فعلی سازمان ملل متحد هر کشور، اسکان داده خواهند شد. همچنین دبیرکل سازمان ملل متحد طی حکمی جداگانه، سرهنگ یحی سریع را بعنوان رئیس: سازمان جهانی گردشگری منسوب نمود. وظیفه او توقیف کشتی و ناوهای جنگی و: تبدیل انها به کشتی های تفریحی و زیارتی است. البته بی خانمان ها میتوانند در این کار نیز کمک کرده، حق خود را از ارتش آمریکا و پلیس لندن و ماکرون، در فرانسه بگیرند. خدمه هواپیماها و ناو های جنگی، اگر از امروز همکاری کنند، میتوانند در همان کشتی ها ادامه کار بدهند. واگر مقاومت کردند، بعنوان منع حق، از خدمت منفصل و اگر دستشان به جنایت آلوده شود، حکم قصاص در باره آنها اجرا خواهد شد. به فرموده دبیرکل، مردم دنیا همه از یک پدر و مادر هستند. لذا دارای حق برابرند. و میتوانند بعنوان مجری قانون عمل کنند. لذا پسران و مردان بالای 15سال و دختران و زنان بالای 9سال مسئولیت دارند تا امپراتوری مظلومان خدمت کنند.

رسالت جشنواره عمار

جشنواره عمار تا کنون توانسته :خود را در میان جشنواره ها بخوبی نشان دهد. اما این کافی نیست. براساس نظامنامه جدید سازمان ملل متحد، سینما باید پاسخگوی سوالات مردمی باشد. اکنون بزرگترین سوال مردم این است: جنگ غزه چه خواهد شد؟ و جشنواره عمار باید به این سوال جهانی پاسخ دهد. براساس نظر دبیرکل سازممان ملل متحد، تلویزیون ایران به مثابه انقلاب دیداری و شنیداری، فقط به چگونه بوده ایم می پردازد. البته با کمی نگاه متفاوت. مثلا اخیرا سریال (شهرزاد یا تشکیلات مخفی زنان) دوره انتقال از قاجار به پهلوی را برای ما بازگو می کند. چون اغلب هنرمندان و بازیگران و تهیه کنندگان، باور دارند که قاجار و پهلوی از جمهوری اسلامی بهتر بوده. یک نوع آزادی خواهی،قبح زدایی از گذشته قبل از انقلاب است. مخالفان قجری و پهلوی انقلاب اسلامی، از فضای واقعی به فضای مجازی پناه برده اند. لذا سبک تاریخ نگاری در سینمای ایران، یا به نفع قاجاریه هست، یا  پهلوی ها. اما در هر صورت بعنوان تجدد و تمدن، در تمام سریال ها و فیلم ها ستایش می شوند. مخالفین جمهوری اسلامی سخنان خود را از زبان قهرمانان فیلم ها می زنند. عجیب نیست که چرا این نوع فیلم و سریال ها ،  نیازی به کمک مالی دولت ندارند. زیرا که قاجار و پهلوی در هر صورت، بعنوان دولبه قیچی در این نوع فیلمها سرمایه گذاری کلان می کنند. منافقین بعنوان مدافع بازگشت به قاجار(به رهبری مریم قجر عضدانلو) و سلطنت طلبها به عنوان مدافع بازگشت به تاج شاهی پهلوی(به رهبری فرزند شاه مخلوع) بزرگترین طراح و تئوریسین این فیلمها هستند. و عجیب نیست که بازیگران و سلبریتی هایی که در این سریال ها هستند، همگی ضد انقلاب و ضد حجاب هستند. و با نهضت حجاب اجبای! بیانات خود را هماهنگ می کنند. زیرا هر کدام عوامل این سریال ها، تنها با عضویت در یکی از این شبکه های بازگشت، استخدام می شوند.، البته بخش دیگرسینمای ایران : فیلم سازانی که از بودجه دولت بهره برداری می کنند، فقط به چگونه بودن اکتفا می کنند، با فلاشک بک به سریال های قبلی، البته آنهم با گرایش اعتراض مدنی. یعنی فیلمهاییکه می سازند که: جمهوری اسلامی را بدون قوانین اسلامی می خواهد. اغلب انها اعتراض به قانون حجاب، دیه وقصاص، و مدافع فراریان از مالیات و مهریه هستند. لذا میتوان تلویزیون را حامی فیلمهای گذشته نگر دانست، که آن را سینمای فاخر هم گفته اند. جشنواره فیلم فجر و خانه سینما( مجموعه اصناف سی گانه سینما) منتقد جمهوری اسلامی و مبلغ ایران بدون اسلام هستند. جشنواره عمار، البته کمی بهتر، سعی دارد :دید مهربانتری نسبت به اسلام داشته باشد،  اما باز هم در گذشته و یا در حال سیر می کند. مهمترین معیار سنجش تفاوت این دوجشنواره فلسطین و حجاب است. در سینمای غیر عماری،مهمترین فروش فیلمها به بخشی تعلق دارد که: خط قرمز ها را رد کرده باشند. مانند فیلمهایی که رضا عطاران می سازد یا مهران مدیری کارگردانی می کند. که غالبا هر روز بیشتر از روز پیش، سیگار و  شراب و زن را وارد بازی می کنند. البته بعید هم نیست! زیرا حامی اصلی انها شرکت دخانیات و بانکهای ربوی هست. لذا همیشه سوال مردم بی پاسخ است: غزه به ما چه؟ یا با شعار زن زندگی، آزادی کومله ،همراه می شوند(مانند فرخ نژاد و باران کوثری) در حالیکه عمار باید به این سوال (حالا چی میشه) جواب روشنی بدهد. بخش رویاهای ایرانی در جشنواره، میتواند ارتقا یابد. فیلم های علمی تخیلی از اینده فلسطین بسازد. یا به تبع رهبری معظم و رئیس جمهور محترم، اینده روشنی را ترسیم کند. عین همین سوال در نشست خبری مطرح شد: آیا عمار می داند به کجا می رود؟ معلوم شد که نمی داند. فقط درگیر تغییری ولو ناچیز در سینمای گذشته و حال است. در حالیکه میتواند: بخشی اعظمی از فراخوان را به فیلمهای علمی وتخیلی: فتح قبله اول و دوم اختصاص دهد، که چگونه و براساس روایات آینده پژوه، مردم دنیا دست به دست هم می دهند: قدس را آزاد می کنند و در بیت المقدس نماز می خوانند. و یا چگون مکه را از دشمنان امام زمان عج پس می گیرند. و بهشت بقیع را نوسازی می کنند

اسرائیل دشمن همه مردم است

دشمن مردم

اسرائیل دشمن مردم است و با همه دنیا دشمن است. زیرا معتقد است که نژاد برتر هستند، و بقیه فقط باید نوکری کنند و یا بمیرند. لذا می بینیم که مردم دنیا بدون هیچ مرزی برعلیه اسرائیل تظاهرات می کنند، و به حمایت از غزه می پردازند. اسماعیل هنیه و رهبران جهادی هم، بارها گفته اند که اعتراض به اسرائیل را گسترده تر کنید. و بهترین راه هم اعتراض های شنبه هست. لذا باید همه مردم دنیا در روز شنبه اعتراضات خود را سازماندهی کنند، تا هماهنگ با یهودیان معترض باشند : به عبارتی صدای انها را بشنوند، و بدانند که دعوای حزبی یا صنفی نیست، بلکه اساسا: تل آویو، ترجیح داده که حرف دنیا را بشنود. و مانند نتانیاهو گوش های خود را محکم نبندند. صد میلیون عرب چند سال پیش، از سه میلیون صهیونیست شکست خوردند و :سرزمین های خود را از دست دادند. درس مهمی که این شکست داد. این بود که :سه میلیون با هم متحد بودند ودر تجاوزگری خود استوار، ولی صدمیلیون عرب متفرق و با همدیگر نامتحد. البته رهبران عرب هم مقصر بودند. وقتی داماد عبدالناصر، جاسوس می شود، اطلاعات نظامی را قبل از حمله به اسرائیل می فروشد، طبیعی است که شب حمله ناگهان همه تجهیزاتشان بمباران شود. حمله با دست خالی هم، چیزی غیر از ان نتیجه نداد. و این نشان می دهد که: آنها حتی مسلمان هم نبودند. و تعصب عربی شان بالاتر از تعصب دینی قرار داشت. زیرا پیامبر اسلام و قران فرموده که: هر نفر از مومنان با دونفر کفار برابر است، حتی تا ده نفر و صد نفر هم گفته اند.(کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیره) درست برعکس تفسیر شد. جمعیت قلیل یهودیان بر جمعیت سی برابری مسلمان به راحتی پیروز شدند. لذا اکنون نیز باید توجه داشت، تعصب عربی و قومی نباید در خط مقاومت نفوذ کند. زیرا نتیجه ای جز شکست های قبلی نخواهد داشت. حتی تعصب اسلامی هم کافی نیست. زیرا با تعصب بر اسلام، 6میلیارد نفوس جهانی را از دست می دهند. بنابر این نباید گفت که: اسرائیل دشمن اسلام است! بلکه باید گفت: اسرائیل دشمن بشریت است. باید دانست که همه بشریت از یک پدر و مادر هستند. مرز بندی بین آنها فقط با تقوا هست. تقوا هم یعنی نگهداری نسل بشر! نه نابودی ان. تبلیغ خانواده محوری و فرزند آوری، نباید محدود شود بلکه همه جهان باید تولید مثل کنند. این خداوند است که از قلب انسانها خبر دارد. لذا می بینیم خداوند حتی به دعای حضرت نوح توجه نکرد: نوح با قلبی شکسته، بعد 950سال پیامبری:هزار سال با 50سال کمتر(أَلْفَ سَنَة إِلاّ خَمْسِینَ عاماً) دعا کرد(رب لاتذر علی الارض من الکافرین دیارا) هیچ کافری را در دنیا زنده نگذار. لذا نشان می دهد: خدا به زیادی و توسعه، اولویت داده است تا مسائل دیگر. ایمان اوردن کفار دست خداست: کافی است چشمه ای به او نشان دهد. و خواسته کافر را بر اورده کند: اکثر کسانی که کافر شدند، درواقع فکر می کنند: خدا آنها را رها کرده و آرزویشان را بر اورد نمی کند. با این تفاصیل روشن می شود که: امروز نام بردن از اتحاد اسلامی هم، مانند اتحاد عربی یا اروپایی، خلاف اهداف غزه هست. غزه فقط از سوی یهودیان زیر فشار نیست. بلکه مسیحی ها و مسلمانان لیبرال هم با اسرائیل هماهنگ هستند. و نیز فقط از طرف مسلمانان حمایت نمی شود. بلکه همه ادیان توحیدی و غیر توحیدی از او حمایت می کند. از بودائیان هند و چین تا سرخپوستان امریکا، سیاهپوستان آفریقای جنوبی همه به میدان آمده اند. لذا ما از انها می خواهیم به شعار های متعصبانه گوش ندهند. نگویند حمایت از غزه فقط کار اعراب سنی مسلک است. شیعه ها حق دخالت ندارند. و یا بودائیها و هندو ها و سرخپوستها و سیاهپوستها از غزه حمایت نکنند. همین جا می گوییم: ابتدا باید در محله خود هسته مقاومت یا :گروه های معترض درست کنند. سپس این حلقه ها به هم پیوسته، در سطح کشورها و قاره ها توسعه یابند. هیچ مرز عقدیتی و سیاسی و فیزیکی و سرزمینی وجود ندارد. دنیا بر دو گروه تقسیم شده: هواداران غزه و دشمنان غزه

شنبه ها تاسقوط

امام خمینی بنیانگذار روز قدس بود، که مردم سالی یکبار به یاد فلسطین به خیابانها بیایند. گرچه آن یک روز هم، چنان بایکوت خبری می شد :که جز در تهران و چند شهرستان، مخصوصا در جهان خبری نبود. حتی مردم انگلیس! بجای جمعه آخر ماه رمضان، یکشنبه ها تظاهرات می کردند. اما همین تفکر باعث شد تا مردم جهان به فکر تکرار ان باشند. لذا مردم اسرائیل که پیام امام خمینی را گرفته بودند، سعی کردند نشان دهند که مردم اسرائیل هم یکپارچه ضد فلسطینی نیستند. لذا روزهای شنبه را پایه گذاری کردند. یعنی هر هفته مردم به یاد فلسطینی ها باشند. لذا شایسته است این پیام از سوی مردم جهان دریافت شود. و روزهای شنبه همه جهان بپا خیزند و به میدان بیایند. و آنقدر این را ادامه دهند، تا اسرائیل از روی زمین محو شود. در تهران قبلا مصوبه ای به مجلس رفت تا: بجای جمعه، روز های شنبه تعطیل رسمی اعلام شود. البته ظاهر قضیه این بود که چون: یهودیان روز شنبه تعطیل هستند، باز بودن موسسات مالی و بازرگانی غیر یهودی فایده ای ندارد. اما اصل قضیه آن بود که: مردم فرصت داشته باشند به تظاهرات روز شنبه بیایند. فرانسه هم کار کند که جلیقه زردها، روز شنبه تظاهرات کنند. یوم السبت در قران هم بار ها آمده، روزی که مردم باید فرمان خدا را اجرا کنند. و روز مقدسی است. لذا کسانیکه فرمان خدا را اجرا نکنند، مانند اصحاب السبت! به لعنت خدا دچار می شوند. بنابر این به تمام مردم دنیا یاد آوری می شود که: همگی از یک پدر و مادر هستند.  لذا هیچ نژادی برتر از دیگران نیست. صهیونیسم به خاطر این عقیده، راه پدران خود در اصحاب السبت را در پیش گرفته. و نافرمانی خدا می کنند. و خود را برترین نژاد می دانند. لذا برهمه مردم واجب است: روز های شنبه به حیابان بیایند و برائت خود را، از نتانیاهو و قوم الظالمین اعلام نمایند. همین برائت آنها را نابود خواهد کرد. لذا همه مردم جهان: پسران و مردان بالای 15سال! و دختران و زنان بالای 9سال توجه کنند: دانش آموزان انگلیس هم به این تظاهرات پیوستند. لذا بر همه واجب است. روز های شنبه به خیابان بیایند. البته بطور دفعی مشکل است. لذا باید ابتدا خودسازی کنند! بعد دیگر سازی، و کادر سازی نمایند. در هر محله و مسجد و کلیسا ومعبد و مدرسه و دانشگاه، هسته های مطالعاتی تشکیل دهند. تاریخ فلسطین و ادیان الهی و امثال آن را بخوانند. اینها در هیچ مدرسه و دانشگاهی گفته نمی شود. لذا اصلا نباید به کتب آکادمیک اعتماد کرد. نمونه آن موضوع هولو کاست هست. تمام کتب آکادمیک آن را با شرح و بسط دروغ به ما گفته اند. و هرکس در باره آن سوال کند شش ماه زندانی دارد. لذا باید دنبال کتب و منابع غیر آکادمیک بود. بسیج مستضعفین و یا امپراتوری مظلومان، در همه جا هست. شما می توانید پس از تشکیل هسته مطالعاتی، تماس بگیرید. و منابع دیگری را طلب کنید.یا در رسانه های ضد اسرائیلی، ان را مطالعه نماید. بنی اسرائیل 70نفر پیامبر را، در یک روز سر بریدند، حالا شما از کشتار بچه ها تعجب می کنید! در هر کتابی این موضوع را نوشته باشند، آن کتاب قابل اعتماد است. ولی کتابی که از هولو کاست نوشته  آن را تایید کند، اسرائیلی و ضد پیامبران است. به شما نمی گویند که هیتلر بچه یتیم بود، مادرش برای خرجی کار می کرد. یک روزی به سرش می زند از یک یهودی وام بگیرد. وام گرفتن همان و به خاک سیاه نشستن همان. آنها همه اموال را بعنوان گرویی برداشته، پس نمی دادند. بهره وام را هم طوری حساب می کردند که: حتی باز پرداخت اقساط هم کفایت نمی کرد. و لذا مادرش از بدهی به یهودیان مرد! همانطور که پیامبر اسلام هم فقط به یهودی بدهکار بود. زیرا آنها طبق فرمول خودشان همیشه طلبکارند. ولو اینکه ده برابر وام را باز پرداخت کرده باشید. این ظلم یهودیان مردم دنیا را عصبانی کرده بود. لذا وقتی هیتلر یهودیان نزولخوار را به اتش سپرد. همه خوشحال بودند. زیرا در قران هم نزولخوار آتش مجسم است(فی بطونهم نارا). اما صهیونیست ها بلایی بر سر او آودند که هیچ کس نمیتواند نامی ببرد.

حکمرانی شما اغاز شده است

حکمرانی شما اغاز شده است آن را بشناسید و از ان محافظت کنید: برای شناخت آن باید بدانیم که حکمرانی در اسلام، بر سه قسم است: اول حکمرانی بر خود. سپس نهاد ها و سازمان های واسطه ای، بعد حکمرانی جهانی یکپارچه. از نظر اسلام بدن انسان به وسعت یک کهکشان است، که شناخت دقیق آن میتواند فرمول حکمرانی بر خانواده، شرکت و کشور و جهان را ارتقا بخشد. در حالیکه تخیلات بشری بر عکس آن است: بعد از سن بلوغ، هر انسانی می خواهد کهکشانها را عوض کند! و طرح نو در اندازد. و برخدا ایراد بگیرد. بعد می بیند دسترسی ندارد، این مرتبه می خواهد کل زمین را اصلاح کند. و سپس به اصلاح کشور و بعد شهر و خانواده و آخرسر به خود می رسد. اما برای اینکه این اشتباه تکرار نشود، و هر انسانی با خیال تغییر جهان عمر خود را هدر نداده، در پیرانه سری بفهمد حتی قدرت: اصلاح خودش را هم ندارد. اسلام تاکید دارد حتی راه خداشناسی، از خود شناسی می گذرد و اگر کسی، مدیریت برخود را در کارگاه آموزش مدیریت، بخوبی بگذراند. میتواند بر دیگران هم مدیریت کند. زیرا انسانها و جهان همان: من تکثیر شده است. حضرت علی ع میفرماید مردم دنیا دو دسته اند: یا همکیش تو و یا همنوع تو! پس ای پسران بالای 15سال! و ای دختران بالای 9سال: شما انتخاب شده اید برای مدیریت و حکمرانی، زیرا صدای شما تغییر کرده! قادر هستید بر ادامه نسل. میتوانید جهان را در ذهن خود تصور کنید. شما خلیفه خدا و قائم مقام و جانشین او: در روی زمین هستید. تصور کنید: خداوند به شما چنین ابلاغی داده است: زیرا شما به سن تکلیف رسیده اید، لذا مکلف هستید:بدانید زمین و آسمان و هر انچه در ان است متعلق به خدا است. ولی خداوند آنها را به شما هدیه داده است. بکوشید تا آنطور باشید که باید. نماز و روزه دو عنصر مهم هستند، که روح و بدن شما را تقویت می کنند. در نماز همه استخوانها و ماهیچه های شما فراخوان می شوند، تا آمار انها گرفته شود. اگر شما نماز را آنطور که دستور است، بخوانید یعنی سالم هستید. و اگر یکی از این ماهیچه ها، بیمار باشد شما براحتی نمی توانید نماز بخوانید. روزه گرفتن اراده شما را برای اصلاح خودتان تقویت می کند: ممکن است گرسنه شوید، ولی نباید بخورید! تشنه شوید ولی نباید بنوشید. و قران حافظه و علم شما را تقویت می کند. تا هر کاری نکنید و هر غذایی را نخورید. وقتی خوب تقویت شدید. حالا نوبت خروج شما از پیله خود است. رستاخیر دونفری را آغاز کنید: با انتخاب همسر، به اجتماع قدم می نهید. همسر شما را با مسئولیت های اجتماعی ، اشتغال و مسکن و رفاه آشنا می کند. وقتی مدتی با هم خوب رفتار کردید اجتماع شما، سه نفر و بیشتر می شود. و دایره حکمرانی شما وسیع تر می گردد. این نوع حکمرانی پدر و پسری، یا مادر و دختری را ولایی می گویند. یعنی شما ذاتا و شرعا بر افراد خود: ولایت و حکمرانی دارید. اما برای وسعت بیشتر دایره حکمرانی، میتوانید از ولایت مطلقه یا ولایت تشریعی نیز استفاده کنید. با تشکیل هسته های مقاومت، یا هیات های مذهبی و یا خرده گروهها، این امر آغاز می شود. حکمرانی بر خرده گروهها، شما را برای حکمرانی های وسیع تر آماده می کند. از این رو حکمرانی واسطه، مدیران میانی نام می گیرید. حکمرانی میانی گاهی کاریز ماتیک است، و گاهی رسمی. یعنی ممکن است گروه یا خرده گروه را،خودتان بوجود آورید یا قبلا وجود داشته باشد. که آن را سازمان رسمی یا غیر رسمی هم می گویند. سازمان رسمی مانند شرکتها، ادارت و موسساتی هستند که دیگران، قبل از شما ایجاد شده اند. اما چنانچه شما آن را ایجاد کنید، بنیانگذار یا هیات موسس محسوب خواهید شد. برای کاریز ماتیک شدن، باید اهداف بزرگی داشته باشید. هرچه اهداف شما بزرگتر باشد، ماندگاری سازمان شما بیشتر خواهد بود. لذا محدود کردن رشد سازمانی، به معنی آغاز سقوط ان سازمان می باشد: حضر ت علی ع می فرماید هرکه: دو روزش مساوی باشد زیان کار است. بعد چهل سال از انقلاب اسلامی، الان معلوم شده که ابر قدرتهای ساختگی، همه پوشالی هستند. و نمیتوانند مانع رشد حکمرانی شما بشوند