جهاد روانشناسی اقتصادی
روانشناسی همان انکیزیسیون است
در گذشتهای نه چندان دور کلیسای کاتولیک حکومتی بس مستبد داشت، به طوری که هیچ کس حق نداشت به جز آنچه او میگوید یا میاندیشد بیندیشد.
حتی در داخل ذهن افراد هم فرو میرفتند و عقاید او را بیرون میکشیدند تا مبادا از راه منحرف شوند. یکی از این راهها گرفتن اعتراف از خود شخص بود یعنی هرکسی خود را موظف میدانست نزد کشیش معتمدی رفته و به گناهان خود اعتراف کند و پولی هم بدهد تا بهشت را بخرد... اگر چه همهی اینها الان مسخره است ولی جالب این است که این عقاید و این روشها تغییر شکل داده و در شکل روانشناسی نوین خود را حفظ کرده است. به گزارش سیدعباس حسینی الان هم شخص خود را موظف میداند هرگاه کاری انجام داد به روانپزشک مراجعه کند. اصولاً در نظریهی فروید همه روانپریش هستند و روانپریشی آنان به دوران کودکی و عقدههای فروخورده باز میگردد زیرا انسانها در کودکی گناهان فراوانی انجام دادهاند! حتی وی انگیزهی جنسی را «فرو خفتهی مک زدن کودکانه که ارضا نشده میداند!» وی هر نوع انحرافات روانی را در کودکی جستوجو میکند، در حالی که در اسلام کودکان معصومند حتی اگر کاری را که ما آن را گناه میدانیم انجام میدهند چون به حد بلوغ فکری نرسیدهاند گناهی بر آنان متصور نیست. شاید بسیاری فکر کنند دیگر بعد از انقلاب و این تفکر پیشرفته که کودکان را معصوم میداند و حتی در دعاهای معمولی از استجابت دعای آنان سخن میگوید دیگر جایی برای فروید و فرویدیسم باقی نمانده باشد و در واقع آن عقاید به تاریخ و موزهی علم سپرده شده باشد، اما اینطور نیست بسیاری از رفتارهای عام و خاص ما را چه در جنبههای اقتصادی و چه اجتماعی هنوز آن تئوریهای قرون وسطایی تشکیل میدهند! در سازمان منافقان و گروهکهای شبیه آنکه بیشترین ضربه را به اقتصاد ایران وارد کردهاند همین اصل حاکم است آنها روزانه و هفتگی جلسات انتقاد از خود دارند! و به کردهها و ناکردههای خود در جلوی جمع اعتراف میکند! و البته کشیش معتمد مانند همان کشیشهای معتمد قرون وسطایی اول جایی که بعد از اعتراف میرود واحد اطلاعات و ضد اطلاعات است! و علیرغم توصیههای اخلاقی و قسمهای حضرت عباسی دم خروسشان در آنجا معلوم میشود. یکی از بزرگترین دلایلی که اعضای این گروهکها در جدا شدن از سازمان دچار مشکل میشوند همین است زیرا نقطهضعفها و گناهان آنها به زبان خودشان اعتراف شده و ضبط شده و در اختیار رؤسای سازمانهاست و هر موقع بخواهند میتوانند به عنوان عضو بریده تمام آن اسرار را افشا کنند و تمام اینها از زمان فراماسونرها باقی مانده و آنها هم از قدیسان کاتولیک فرا گرفتهاند! در کلیساها به علت ممنوعیت ازدواج بیشتر گناهان تجاوز به عنف و یا همجنسبازی است لذا هیچ کشیشی اجازهی خروج از سازمان کاتولیکی پاپ را ندارد و به محض اعتراض یا قصد خروج تمامی آنها به جرم تجاوز به عنف و یا همجنسبازی و یا کودکآزاری در ملأ عام افشا میشوند و البته این به آن معنا نیست که دیگران قدیس و پاک هستند بلکه به این معناست که قصد خروج از کاتولیسم یا طغیان علیه پاپ را ندارند. دقیقاً همین امر در سازمانهای اقتصادی خارجی وجود دارد. یعنی تا هنگامی که کالایی جدید در بازار عرضه نشده و همه زیر سیطرهی نظام مستبد و دیکتاتور مونوپلی جهان هستند همه چیز خوب و بهداشتی و خوردنی است ولو اینکه خرچنگ، قورباغه یا آب دهان فیل و مورچه باشد ولی همین که یک غذای حلال یا معاملهی حلال به جهان معرفی میشود از زمین و آسمان مرض و بیماری میبارد تا این کالا از بین برود و بعد همه چیز دوباره خوب میشود! مثلاً در مورد بانکها ما میبینیم سالهای سال است که بانکها زیانده بودند ولی با دست بردن در حسابها و نشان دادن داراییهای غیر واقعی و نامشهود در ترازنامهها آن را میپوشاندند ولی همین که قرار شد بهره از بانکها برداشته شود ناگهان تمام بانکها ورشکسته شدند و اموالشان را در معرض مصادره گذاشتند. این البته فقط به غرب یا شرق بسنده نکرد بسیاری از بانکهای ایرانی هم وقتی صحبت از حذف ربا میشود فوری ترازنامهی ورشکستگی را روی میز هیأت مدیره میگذارند! گویا تا به حال این رباخواری بوده که بانکها را سرپا نگه میداشته در حالی که با یک حساب سرانگشتی بانکها با سود کمتر نمیتوانستند مشتری را جذب کنند و با سود بالاتر به او وام بدهند. هیچ کس مغز خر نخورده بود که موقع پسانداز 12 درصد و موقع وام 14 درصد یا مشابه آن را قبول نمیکرد. اینکه آمار وامها بالاست همه رشد حبابی است هیچ کدام از این وامها به صاحبان واقعی داده نشدند و هیچ کدام هم به طور طبیعی باز پرداخت نشدند! به گزارش مهدی اشتری بدهیهای کلان بانکها به دولت و بدهی اشخاص به بانکها دلیل کافی است که وامهای میلیاردی هیچ وقت تسویه نشدند! حتی در وامهای کوچک هم همینطور. چون کسی که وام میگیرد علیالحساب نیاز دارد. لذا نمیتوان گفت بلافاصله آنقدر پولدار میشود که هم گذشته را جبران میکند (اصل وام) و هم آینده را (فرع) و بیشتر آنان وام را به عنوان یک کلاهبرداری علیه ضامنشان تلقی میکنند و اغلب هم ضامنها نمیتوانند پرداخت کنند یا مصادره میشوند و یا در نهایت دولت آنها را میبخشد. این سیستم روانی حاکم بر اقتصاد جهان که به ایران نیز سرایت کرده نتیجهی عملکرد علمای دینی چه از یهود و چه از نصاری است که امروزه تئوریزه شده و در کشورهای اسلامی هم پیاده میشود. البته فقط در جنبههای اقتصادی هم نیست شما همین فیلمها و سریالها را هم نگاه کنید همگی از فرویدیسم و کاتولیسم سرچشمه میگیرد! یک خاطرهی فجیع در کودکی در سی و سه قسمت به صورت فلاش بک نشان داده میشود یا هرگونه رفتار به علم روانشناسی باز میگردد.