تفسیر موضوعی قرآن

تفسیر موضوعی قرآن

تقدیم به اساتیدم مرحومین: ایت الله کاشانی و ربانی شیرازی صاحب وسائل الشیعه
تفسیر موضوعی قرآن

تفسیر موضوعی قرآن

تقدیم به اساتیدم مرحومین: ایت الله کاشانی و ربانی شیرازی صاحب وسائل الشیعه

اذا حکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل

عامل  افزایش فقرحاکمیت تکنوکراتها
در یک پارادوکس تکنوکراتها و عوام، همیشه برد با تکنوکراتها هست. و لذا عوام دچار سرخوردگی و نا امیدی می شوند. بطور مثال موضوع ساختمان سازی و مسکن عوام، بزرگترین دست مایه تکنوکراتها هست. به نحوی که ما شاهد هستیم: هروقت  مسکن  ارزان و فراوان می شود، تکنوکراتها  بیکار می شوند! و به سود کمتری دست می یابند. لذا باید همیشه مسکن کمبود داشته باشد، تا آنها به سودهای کلان دست پیدا کنند. در واقع ثروت تکنوکراتها، از فقر عوام است.در موضوع بانکها هم همینطور است: وقتی بانکها چاق و چله هستند، یعنی مردم فقیرند. چون هرچه داشتند به بانکها سپردند. در کشاورزی و غیره و حتی پزشکی، این امر فاجعه بار است. مثلا می گویند که نمک نخورید! یا شکر مصرف نکنید. در حالیکه افراد مریض می شوند! و به بیمارستان مراجعه می کنند، اول از همه، سرم قند و نمک دریافت می کنند! واین یعنی مریض کردن مردمی که: مجبور به مراجعه به پزشک شوند. یا بجای تقسیم مساوی بیت المال، آن را در بانکها ذخیره کردند! و قطره چکانی به نام یارانه به مردم می دهند. و همین باعث شده در تولیدات صنعتی! بجای استفاده از خرده چوب و خاک اره، از آرد گندم سوبسید دار، برای تولید ام دی اف! استفاده کنند. و بجای تصفیه نفت، آن را خام و گسترده قاچاق کنند. زیرا صرفه در قاچاق هست. خیانت تکنوکراتها به همین جا محدود نمی شود، آنها به بهانه تکنولوژی و علم و تخصص، وطن فروشی را هم مباح دانسته و به آن افتخار می کردند. مخلص کلام آنها این بود که: اگر دنیای صنعتی، با سرعت زیادی به پیشرفت خود :در همه زمینه ها رسیده به واسطه کنار گذاشتن: دین بوده و سیاست را از دین جدا کرده اند. به تعداد انسانها ایدئولوژی تعریف می کردند! تا هیچ کس به سراغ خدا نرود.  اومانیسم از نظر آنها برتری جویی: انسانی است که برعلیه خدا عصیان کرده.  ارابه خدایان را به کوه المپ هدایت، و آنها را زندانی نموده و دستشان را، از دنیا کوتاه نموده! آنها حتی در لباس پوشیدن مردم دخالت کرده: مثلا کراوات زدن را تشخص دانسته، کلاه نمدی را مایه عقب ماندگی از کاروان پیشرفت! به لرها ی بختیاری صاحب چاههای نفت : می گفتند: تو که مهر علی در دلته! چاه نفت سی چنته! می گفتند تمام عتیقه ها، آثار باستانی و گنجینه های طلا و نقره را، به اسرائیل، نگلیس و آمریکا بدهید که قدر آنها را می دانند! آنها ساخت برج های آسمانخراش را، بعنوان تکنولوژی پیشرفته! تلقی کرده و بقاع متبرکه، خانه خدا و مقابر معصومین را، بخاطر گنج یابی تخریب می کردند. در عربستان سه هزار اثر تاریخی را، تخریب و به اتوبان تبدیل کرده اند. خانه خدا را همچون دانه ارزن، در مقابل عظمت برج الابراج گذاشته اند. تکنوکراتها هیچ تعهدی به انسانیت، اخلاق و ادیان نداشته و تنها صهیونیزم را در روز های شنبه، آنهم برای تقویت ماشین جنگی اسرائیل :ودعا برای پیروزی در قتل عام فلسطینی ها می دانند. ویرانگری و تخریب با بمب اتم را، حق خود دانسته و ژاپن و آلمان را بدون ارتش می خواستند. آنها نه تنها از بمب فسفری برای قتل عام بشریت استفاده می کردند، بلکه برای تخریب غزه جایزه می دادند. بنظر آنها مردم مظلوم فلسطین، که برای پس گرفتن سرزمین خود، مبارزه می کردند، یک مشت انسان های عقب افتاده ای بودند که: تنها مرگ میتوانست آنها را به پیشرفت برساند! آنها دم از پیشرفت می زدند، اما منظورشان پیشرفت در قتل عام جهانیان بود. چرا که به آمریکا فقط بعنوان: زرادخانه و زاغه مهمات می نگریستند، تا ماشین جنگی انها تقویت کند. و به روسیه صادر کننده سربازان کاربلد! این سلاح ها! فقط روسهایی معتبر بودند که :مانند اکراین،رئیس جمهور صهیونیست داشته باشند. و در یک کلام تکنولوژی وظیفه برتری: صهیونیست های اقلیت بر اکثریت جهانی بوده است. و تکنوکراتها فقط به قتل عام انسانهای: عقب مانده می اندیشیدند. و راه پیشرفت را در: ساخت نابودگرهای بزرگتر می دانستند. تا هرچه سریع تر 8میلیارد نانخور! از سر 6میلیون صهیونیست باز شود.

لا اسئلکم علیه اجرا

مقابله یا تطبیق؟

علوم قرانی را همه سعی دارند با علوم جدید تبطیق دهند در حالی آن براساس مقابله با قران بوجود آمده است. مثلا نظریه تکامل می گوید انسان از میمون بوجود آمده و تکامل پیدا کرده در حالیکه قران می فرماید: انا خلقنا الانسان فی احسن تقویم ما انسان را در حد اعلی خودش آفریدیم. همه علوم سعی دارند خدا زدایی کنند یعنی خدا را بیکار و بازنشسته کنند، در حالیکه قران می فرماید خداوند فعال مایشا هست. و کل یوم هو فی شان. مفهوم دموکراسی که خیلی ها آن را قرانی می دانند، در واقع تطبیق قران با کفر است. دموکراسی یعنی حکومت مردم بر مردم، در حالیکه قران حکومت الله برمردم را می گوید. تمامی علوم در واقع فشرده سخنان قیصر روم است که خدا را محدود به آسمانها کرد و زمین را برای فرمانروایی قیصر گذاشت. علوم ، که ما از آن تعبیر کلاسیک یا سکولار می کنیم فقط هدف دین زدایی دارد. در حالیکه قران مردم را به دینداری توصیه می کند. مدیریت تیلور و فایول برمبنای انسان بعنوان یک گوریل باهوش برنامه ریزی شده در حالیکه مدیریت قرانی براساس کرامت و بزرگواری انسان تاکید دارد. مدیریت فایول از پایین ببالا است یعنی انسانها ابتدا سرکارگر هستند بعد مدیر واسطه بعد به مدیریت عالی می رسند. اما در قران ، انسان از همان ابتدا بالاترین پست یعنی جانشینی خدا بر روی کل زمین را دارد.حالا به تصحیح و مقابله اصول و وظائف مدیریت می پردازیم: تعریف مدیریت حداکثر سود آوری برای خود است در حالیکه قران می فرماید لا اسئلکم علیه اجرا. یعنی پیغمبر برای هدایت و برنامه ریزی، گزینش و به کار گیری افراد انتظار در آمدی او صفر است. در روایات هم آمده که مومن کم هزینه برای خود و پر سود برای دیگران است.یعنی حقوق مدیران عامل برحسب درجات مدیریتی به سمت صفر میل می کند. وظایف مدیریت در قران چهار امر یا مورد است: مدبرات امر  چهار فرشته مقرب هست: جبرائیل مامور و حی و قوه مقننه، میکائیل قوه مجریه و روزی رسان، اسرافیل مامور بازرسی و قوه قضائیه هست، عزرائیل هم مامور جمع و انتقال و قوه مرگ الهی است. به همان شکل علیع در نهج البلاغه وظائف استادنداران را چهار می داند: امور مالی(جبایت خراجها) استصلاح اهلها(فرهنگی)عمارت بلاد ها(عمرانی) و جهاد عدوها(نظامی) حتی می فرمایند عرش خدا چهار رکن دارد یعنی ارکان مدیریتی خدا مانند خانه کعبه چهار ضلع دارد. مدیرت منابع انسانی خداوند براساس خلقت است نه تغییر شکل. یعنی خداوند هر نیرویی را که می خواهد استخدام کند، آن را از عدم بوجود می اورد. ولی مدیریت منابع غربی بر اساس سرقت از منابع دیگران است. و مواد اولیه آنها هم تغییر شکل یا تولید است. و لذا به تعبیری خداوند این دنیا را کارگاه مدیریتی انسان قرار داده تا او استعداد های خود را کشف و برای مدیریت یک جهان بزرگتر آماده شود(بهشت و جهنم). انگیزه های یا پایه و اساس قدرت خدا هم براساس پاداش و جرایم هست. و بالاترین انگیزش برای انسان را ذوب شدن در خودش می داند.(انا لله و انا الیه راجعون) (یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک) یعنی رها شده در کار گاه مدیریتی زمین وقت آن است که با کوله بار تجربه به خدا برگردی. و همان کاری را کنی که خدا در مدیریت جهان می کند. اطاعت محض یا وحدت فرماندهی تنها راه ورود است. آموزش نیروی انسانی هم مستقیما توسط خدا بوسیله وحی انجام می شود و کشاورزی و دامداری را به حضرت آدم، لباس دوختن و تدریس را به ادریس کتابت را به شیث نبی و..آموزش داد. در حالیکه در تئوری های غربی همه براساس اتفاق و حادثه و تصادف تعیین می شود. درواقع مبانی غیرعلمی پایه غلمی شدندمدیریت است. به همین دلیل هیچ تئوری مدیریتی بیش از یکبار مصرف ندارد. و همه کسانی که به تجربه آن می پردازند، آن را ناکار آمد و ناقص دیده و خودشان تئوری جدیدی می دهند. در حالیکه قران می فرماید لکل امه اجل فاذا جاء اجلهم لایستاخرون ...

قل للمومنات یدنین علیهن من جلا بیهن

چگونه با بی حجابی مبارزه کنیم؟

حجاب دستور خدا است: مردم در خیابانها حاضر باشند، و ماموران را در مبارزه با بی حجابی حمایت کنند. بزرگترین انگیزه شهدا، حجاب بوده: چون خودم نیز بارها، به زندان سیاسی شاه افتادم فقط: به خاطر مبارزه با بی حجابی،سال 56 اوج مبارزه با حجاب،و اوج استیصال به خدا شکایت کردم: چرا مانع این بی حجابی ها نمی شود؟ ترانه های کثیف با اشعار کثیف، مردم را به دریا می خواند تا در انجا، با کمترین حجاب و عریان حاضر شوند. همه جا را هم با دریا مقایسه می کردند. وقتی خبرنگار نوجوانی بودم، در مجله دختران و پسران، مسئولین ما را همیشه دختران جوان بی حجاب می گذاشتند: که در ان زمان مینی ژوپ گفته می شد. یکبار عاز لیمحمدی نامی، که خود را شوهر مرجان هنرپیشه می خواند، دعوت کرده بودند. در سالن موسسه اطلاعات، همه خبرنگاران هم جمع بودند. خبرنگار با غیرتی از او سوال کرد که : وقتی همسر شما در فیلم غلام ژاندارم، مفعول دیگران شده وصحنه های سکسی درست می کنند، شما ناراحت نمی شوید(به غیرت شما برنمی خورد؟) او جواب داد: مثل کنار دریا است! شما وقتی به کنار دریا می روید، احساس غیرتی بودن به شما دست می دهد؟ همسرم هم به مقتضیات شغلش، باید با همه سکس کند. اصلا سینما براساس سکس است. زن و شراب. وقتی به درجات جوانترین خبرنگار مجله جوانان، رسیدم از من خواستند علاوه بر: تهیه رپرتاژ، در ساعاتی از روز بطور رایگان، عکس زنان  روسپی و هنرپیشه لخت را، برای هواداران پست کنم. اینهمه پستی و رذالت در موسسه فرهنگی اطلاعات، مرا وادار کرد که: به روزنامه فکاهی ان موقع، یعنی توفیق بروم. که گاهی: برای بی حجابی جوک هایی می نوشت. اما این جوک ها فایده نداشت، زیرا جلوی چشم خودم خانواده ام از دست می رفت.  ناچار بودم روزی یک ریال آن موقع، به خواهرم بدهم تا او با چادر بیرون برود. به خواستگاری هرکسی می رفتیم، می گفتند شب عروسی باید مشروبات باشد! با سختی تمام، همسر خوب و محجبه که دانشجوی تربیت معلم بود پیدا کردم: شب عروسی نمایشنامه ابوذر را اجرا کردیم! به تبع دکتر شریعتی که: کتاب حسن و محبوبه را نوشت. بالاخره مردم قیام کردند. و حادثه 17شهریور را بوجود آوردند. تمام قیام آنها، با زنان محجبه بود تا جایی که: فرح هم در زیارت امام رضا ، چادر سر کرد. و به خبرنگار گفت: شاید روزی چادر، مدروز ایران شود. استاد مطهری هم که از گستاخی های مجله زن روز، به خشم آمده بود ناچار شد :با تقیه تمام مسئله حجاب را بنویسد. اما امروز فقیه و حاکم شرع ما، مبسوط الید است و نباید بگذارد: آن دوران برگردد. و مردم به نام اروپایی یا آمریکایی شدن، حجاب را به مسخره بگیرند. آنها نمی خواهند باور کنند که :خود آمریکایی ها یا اروپایی ها، محجبه می شوند. واینها هنوز به یاد دوران طاغوت، آه می کشند. بیشترین لوازم آرایش در ایران، مصرف می شود. در حالیکه پاکترین زنان، در اروپا و آمریکا هستند. حتی در ترکیه که ایدئال بی حجابها هست، فقط کنار دریای آنتالیا، اینطوری است، بقیه مردم ترکیه محجبه هستند. دشمن هرجا کم بیاورد، در این جا کم نمی اورد! هنوز رانندگان اتوبوس یا تاکسی ما، ترانه های لب دریایی می گذارند. بعد از 50سال هنوز انقلاب را باور نکرده اند. با اینکه بزرگترین حمله پهبادی به اسرائیل، در تمام جهان شنیده شد، که شاید همان صحیه آسمانی باشد که: از علائم ظهور است، ولی دشمن با تنها وسیله تبلیغاتی خود یعنی: اینتر نشنال سعی دارد همه چیز را عوض کند. مانند کسانیکه در تنگه احد، فریاد زدند هنوز شکست نخورده ایم! آنها هم فریاد می زنند که حمله پهبادی را، با بی حجابی از بین می بریم. و آن پیروزی بزرگ را با :تقسیم پول بین زنان فاحشه مقابله می کنند. زنان فاحشه که  فقط فریاد می زنند. آنها به سادگی می بینند که: فاحشه های نوظهور، رایگان هستند! دختران و زنانی که برای بی حجاب نشان دادن خود، لب به سیگار می زنند، مشروب می خورند، و در آغوش مردان، بطور رایگان می خوابند

چگونه با بی حجابی مبارزه کنیم؟ حجاب دستور خدا است. مردم در خیابانها حاضر باشند و ماموران را در مبارزه با بی حجابی حمایت کنند.

آیه جلباب - فرا دانشنامه ویکی بین