تولید ملی

کاهش حجاب یا افزایش آن

چند سال پیش که در دانمارک به پیامبر توهین کردند

تعداد تازه مسلمانها افزایش یافت

و در همان دانمارک بسیاری به اسلام گرویدند

سال گذشته هم که یک کشیش به قران توهین کرد

تیراژ چاپ قران در همان کشورها بالارفت

در افعانستان هم که قرآن سوزاندند

مسلمانها بیدار تر شدند

درایران هم هرچند وقت یکبارکه یکی از ته مانده تفاله های غرب زده کشف حجاب می کند،

زنان یک کشور به حجاب گرایش پیدا می کنند:

از کشف حجاب گلی که باعث شد تا تمام زنان اعراب

در بهار عربی به حجاب گرایش پیدا کنند

تا کشف حجاب پیرزن درمانده ای چون معتمد آریا

که غرب را به حجاب برتر فراخواند:

عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد

!

سه نکته

در خصوص حمایت از تولید سه نکته اساسی هست: اولا آیا تولیدی هست که حمایت شود ثانیا چه کسی با حمایت از تولید مخالف است ثالثا مانیازی به تعریف دیگران و یا انتطاری از حمایت دشمنان از تولید نباید داشته باشیم

اینکه آیا تولید هست برای آن است که اشخاص تولید کننده بر دودسته هستندیکی آنان که به دنبال تولید هستند و به قول معروف سرشان را پائین انداخته اند و کاری به سیاستهای دولت هم ندارند و کار خودشان را انجام میدهند.لذا حمایت و عدم حمایت از آنها تاثیری برکارشان ندارد زیرا یا د گرفته اند که اگر به حمایت دولت یا مردم چشم داشته باشند نه زمان آن معلوم است نه مبلغ آن! دوم هم آن عده که تولید کننده نیستند و ادای تولید کننده ها را در می اورند اینها درست برعکس همیشه بیکارند فقط موقعی که قراراست دولت کمکی کند سرو گوشی می جنبانند و دستک و چرخکی به راه می اندازند و به محض دریافت ارز یا کمک مالی یا فنی ناگهان غیبشان می زند و می ماند بدهیهای آنان به دولت فخیمه! حالا اگر دولت حمایت کرد و تولیدی به نتیجه رسید که الا ن حتی سوزن را از خارج وارد می کنند و به اسم تولید داخل وام و کمک مالی و معافیت مالیاتی و غیره می گیرند. ایا لازم است انتظاز داشته باشیم خارجی ها ما را حمایت واز ما تعریف کند؟ امروز یک روحانی توانست سد عظیم صدا و سیما را بشکند و از فرهادی انتقاد کند جائی که همه با سو استفاده از برنامه زنده فقط در صدد مطرخ کردن آن بودند این روحانی صبح سه شنبه در شبکه دو گفت وقتی ما حرفی بزنیم که اوباما و هیلاری کیلینتون به و به بگویند این چه نوع معرفی کردن ایران است؟ و چه افتخاری برای ایران محسوب می شود . تازه خود صحبت فرهادی از صلح حرف تازه ای نیست این ادامه همان تبلیغاتی است که ما را آغاز کنده جنگ میداند واین درواقع تایید برآن است که مخالفان جنگ مخالفان نظام هم هستند! حالا در مورد تولید موشک یا انرژی هسته ای هم اگر مثل کره جنوبی که دست از انرژی هسته ای برداشت ،از ما تعریف کنند و یا حمایت کنند چه ایرانی خواهیم داشت؟ و چظور خود را میهن پرست بدانیم؟

استعمار شرکت نفتی ها

در آمد نفت را وزارت نفت می بلعد!

هرچند که در 29 اصفند نفت ایران ملی اعلام شد ولی با تشکیل شزکت ملی نفت و استخدام کارکان انگلیسی در آن بعنوان کارشناس استعمار خارجی تبدیل به استعمار داخلی شد یعنی انگلیسی ها دست از روی سر مردم برداشتند و توی سرمردم کردند! مثلا ما در بودجه سال 91 بخوبی می بینیم که کلیه در آمدهای نفتی در همان جا هزینه می شو د

بودجه شرکت ملی نفت ایران و وزارت نفت در لایحه بودجه سال 91 به ترتیب معادل 16 هزار و 250 میلیارد تومان و 17 میلیون تومان دیده شده است.

به گزارش  فارس، بررسی ها از بودجه 4 شرکت اصلی وزارت نفت در لایحه بودجه سال 91 نشان می دهد، درآمد شرکت ملی نفت ایران 17 هزار و 724 میلیارد تومان و هزینه های آن 16 هزار و 250 میلیارد تومان اعلام شده است.

بر اساس این گزارش، درآمدهای شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی نیز 880 میلیارد تومان و هزینه های آن 760 میلیادر تومان اعلام شده است.

در لایحه بودجه 91، درآمد شرکت ملی گاز ایران 782 میلیارد تومان و هزینه های آن 717 میلیادر تومان اعلام شده است و درآمد شرکت ملی پتروشیمی ایران 971 میلیادر تومان و هزینه های آن 969 میلیادر تومان اعلام شده است

ملاحظه می کنید که هره در آمد نفتی است بدون کم وکاست در همان وزارت خانه صرف می شود

وابن در حالی است که 876 سال قبل در آمد نفت دومیلیون تومان بوده و در آمد مالیاتی 18 میلیون تومان ! و الان برعکس شده است ! یعنی مردم با دیدن در آمد نفت که مثلا ملی شده دیکر نیازی به پرداخت مالیات حس نمی کنند و در مقابل ان مقاومت می کنند!

 از سوی دیگر می بینیم با اینکه قیمت نفت در بازار جهانی 126 دلار بودجه سال 91 با 85تا 90 دلار بسته می شود یعنی حدود 30دلار بابت بورس بازی روی قیمت نفت هدر رفته و دستمزد بازارهای پولی ومالی و پور سانت آنان می شود . قیمت تمام شده نفت هم فرضا در سال 86 که قیمت نفت 75دلار در بشکه بود 60 دلار برآورد شده است ! یعنی حالا اگر 100دلار را مبدا بگیریم 80 دلار واگر 126 دلار باشد ا00دلار می شود یک حساب شاده می گوید از تولید نفت با فروش هربشکه 126 دلار 100 دلار شهم قیمت تمام شده در داخل و 35 دلار سهم بازار های مالی یا دلال ها است یعنی هربشکه 9 دلار هم ضرر! برای چلوگیری از این ضرر ملی باید قیمت تمام شده را پائین آورد یعنی هزینه های وزارت نفت را کاهش داد وحقوق و در صد دلالها هم کمتر شود . اولی با صرفه جوئی و کم کردن حقوقهای میلیاردی است دومی هم ایجاد بورس داخلی نفت و در یافت وجه ان بصورت نقدی در موقع تحویل است نه اینکه شرکت نفت آن را به دلار و در حسابهای خارجی دریافت نماید. تا موقعی که این عمل نشود استعمار داخلی شرکت نفت ادامه دارد!

کدام درآمد نفت ؟

بمناسبت روز ملی نفت!

صدسال نفت ایران همیشه زیر قیمت تمام شده فروش رفته است و وزارت نفت هزینه ها و در آمدهای نفتی را به خزانه واریز نکرده و اخیرا هم که  میگویند فقط روی کاغذ ات را که دلار ها در آن سوی مرز است و به این سو نمی آید و اگر احیانا کمی هم بیاید اماراتی ها آماده اند با قیمت بالا آن را از دسترس مردم خارج کنند!

براسا برآوردهای اخیر هربشکه نفت ایران ۹۸ دلار هزینه تمام شده دارد. یعنی اگر در کشتی آنهم هربشکه صد دلار فروخته شود ۲ دلار سود دارد . و البته آنهم سهم دلالها است و به مردم چیزی نمی رسد. جالب است همه این هزینه ها را هم شرکت نفت انجام میدهد یعنی پول نفت فقط صرف سرپا نگهداشتن وزارت نفت می شود و این جدای از بدهیهای دولت در اخذ وام ها و یاقبول سرمایه گذاری های خارج و حتی کسر بودجه هر ساله است . در واقع باید یک حسابداری قیمت تمام شده شفاف بر سیستم وزارت نفت حاکم شود تا مردم بدانند پژو هشگاه نفت و سایر از گانهای آن چه مقدار هزینه برملت تحمیل می کنند بدون اینکه در آمد زائی داشته باشمد البته وزارت نفتی ها از همان اول در حسابداری ها حسابسازی می کردند . معروف است اولین بار حسابداری مکانیزه از سوی دانشکده حسابداری وزارت نفت ارا شد و مسئول آن که یکم دانشجوی یک لا قبا بود در سرسال به آلاف و الوف رسید و فرار کرد بعدا دیدند حتی کامپیوتر راهم گول می زده است!