تفسیر (موضوعی قرآن) ماهین

تفسیر (موضوعی قرآن) ماهین

تقدیم به اساتیدم مرحومین: ایت الله کاشانی و ربانی شیرازی صاحب وسائل الشیعه و این الله مهدی شاه ابادی
تفسیر (موضوعی قرآن) ماهین

تفسیر (موضوعی قرآن) ماهین

تقدیم به اساتیدم مرحومین: ایت الله کاشانی و ربانی شیرازی صاحب وسائل الشیعه و این الله مهدی شاه ابادی

ابتذال اسلامی در سینما

سینمای مستند و آینده

در سینمای ایران اینده ای وجود ندارد! هرچه هست مربوط به گذشته، آنهم نه گذشته دور، بلکه گذشته قبل از انقلاب اسلامی، درواقع سینمای مستند ایران، مروج فرهنگ جاهلیت با چاشنی نقد است. دیدگاه ارتجاغی و نوستالژیک سینما، به ضد انقلاب بودن آنها برمی گردد. که از بودجه دولت جمهوری اسلامی و: وزارت فرهنگ و ارشاد استفاده می کنند، اما در ستایش قاجار و پهلوی و فرهنگ آن، مرثیه سرایی عطمی دارند. آینده از نظر آنها ترسناک و غیر قابل باور هست. چیزی که نباید اتفاق بیافتد. و همه ساعتها در تاریخ1346/6/6متوقف شده اند. زمانی که همه هنرمندان، در خرابه های تخت جمشید، ماه رمضان را با شامپاین و ودکا، به استقبال می رفتند، با همجنسگرایی و اجرای سکس در مسجد دانشگاه تهران، آن را ادامه می دادند. و این خلاصه ایدئولوژی سینمای ایران است :که مانند ساعت های دنیا که بر: ده و ده دقیقه(پایان جنگ جهان) تنظیم شده اند. هر حرکتی در سینمای ایران، مانند کش شلوار، با حالت ارتجاعی، دوباره به جای خودش برمی گردد. مدیر سینمای حقیقت: آینده را تاریک و وحشتناک می بیند. چون هیچ کدام از مستند های ایران، در بازار های جهانی مشتری ندارد. درواقع ستون هنری سینما، هنوز از زلزله انقلاب اسلامی، حتی شکاف هم برنداشته. فیلمقارسی ه! با روکش روسری های نیم بند، به نام جهان با من برقس وارد می شوند. و خروجی انهم، مجبوبیت روز افزون: روسپی های درباری  و: تکرار طوطی وار ترانه های کوچه بازاری آن است. حتی در تلویزیون و رادیوی ایران، پس زمینه های مستند و اخبار، همیشه آهنگ های کاباره ای :مانند مرا ببوس است. وزیران نا اهل ارشاد، بجای اینکه محتوای سینما را آینده نگر کنند، به همان سیاق قبلی، جایزه ها را بین کسانی تقسیم می کنند، که بیشترین نوستالژی و هماهنگی را :با هنرمندان درباری داشته باشند. اسمش را هم می گذراند: قدردانی از هنر مندان پیشکسوت! نمی دانند این قدردانی ها انتها ندارد. و اگر انتهایی هم داشته باشد: پاره کرده بیشتر خطوط قرمز، و افشای درونمایه فساد سینمایی است. در حالیکه خط امام می گوید: ما با سینما مخاف نیستیم، با فحشا مخالفیم! اما همه فیلمهای مجوز گرفته اخیر از وزارت فرهنگ و ارشاد و جایزه برده! فقط در قدرت تخریب انها: از خط قرمز ها است.(حتی جنگ را هم با روابط جنسی تصویر میکنند) بنده، بارها در جشنواره های مختلف، این را اعلام کردم، ولی نتیجه آن تحریم خبرگزاری ماهین است. مسئول روابط عمومی جشنواره فجر، صراحتا گفت: ماهین نیوز ، سیاسی برخورد می کند، لذا ما دعوت نمی کنیم. در حالیکه همه فیلمهای برنده، سیاسی هستند، سیاسی از ان جهت که: تمایلات دشمنان را به صورت زیبایی، در جامعه طرح می کنند. مهمترین تمایلات دشمنان بی اینده بودن است، تا انقلاب مردم ایران را یک اشتباه بی سرانجام نشان دهد. در حالیکه خودشان، در تمام فیلم ها و مستند های غربی، پرواز به اینده و پرتاب شدن به: دنیای پر از زیبایی و شهوت و پول و قدرت را دارند. این شوق به اینده برای ایران، زیبا تر و مفید تر است. زیرا ایران در گذشته تمدن ساز بوده، ابر قدرت و تنها امپراتور جهان بوده، الان هم هست، در آینده هم خواهد بود: (قد صدق الله رسوله الرویا بالحق: لتدخلن المسجد الحرام ان شاء الله) و این وعده خداست که رویای پیامبرش را تایید می کند. ولی این رویاها، در سینمای ایران خرافات معنی شده، اما رویاهای جنگ ستارگان! و نابودگر1و2و3.. همچنان پرفروش ترین ها است. لذا ما در یک پیچ تاریخی هستیم: اگر سینما خود را با اسلام و انقلاب اشتی ندهد، باید از دور خارج شود. چون در تب و تاب نفوذ ضد انقلاب، به تعطیلی کشیده می شود. همچنان که به بهانه، فتنه سال قبل، حضور در جشنواره را تحریم کردند. و هنوز هم به دنبال تحریم آن هستند. علت بقا آن هم همنوایی با فتنه ها هست. چون فتنه ای ها، با فشار از پایین و چانه زنی از بالا، آن را همسو با خود کرده است. مدیران سینمای ایران می دانند: اگر هوای ضد انقلاب را نداشته باشند! رونق نخواهند داشت. سینمای ایران، متعلق به فرهادی های روسپی باز، و مدیری های همجنس گرا هست.

مردم دنیا باید به غزه کمک کنند

مدیرت حذفی در جنگ
برتری نژادی و قومی صهیونیزم، در کوه صهیون شکل گرفت و در سال های 1972، به نسل کشی و اخراج فلسطینی ها انجامید. و 8سال بعد درسالهای 1979با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، امام خمینی مدیرت جنگی را به دست گرفت. برمبنای مدیریت حذفی ایشان، اعلام شد که اسرائیل باید از بین برود. این موضوع نشان می دهد: که نقطه اوج قدرت اسرائیل تبدیل به افول آن شد. مسئولان رژیم صهیونیستی هم اعلام کردند: با ظهور انقلاب اسلامی: زلزله بزرگی پایه های: تازه تاسیس رژیم جعلی را لرزانده است. زیرا امام خمینی براساس حمایت های لبنان ولیبی، روی کار امده بود. و بغض خفته اعراب را بعنوان: نیروی محرکه خود انتخاب کرده بود. از این رو، رژیم صهیونیستی به فکر افتاد با ربودن امام موسی صدر، مانع این حرکت شود. در ادامه به ربایش چهار نفردیگر از دیپلماتهای ایران اقدام شد. اما مجازات قذافی به آمریکا واگذار شد، تا باجت های جنگنده او را ساقط کنند، و این جتها در لاکربی سقوط کردند. و قذافی ماند. همزمان نیز با اقداماتی ، دولت لیبرال بازرگان و موسوی را مجبور کردند، که نیرویی به لبنان نفرستند. با اینکه امام خمینی گفته بود: باید قدس آزاد شود، آنها شعار : راه قدس از کربلا می گذرد را مطرح کردند.  امام خمینی که با مقاومت خودی ها، در برابر جنگ حذفی روبرو شده بود، راه جدیدی در پیش گرفت: لازم نبود که برای آزادی قدس، از ایران نیرو اعزام شود، بلکه باید خود آنها تقویت شود. لذا جنبش امل وابسته به امام موسی صدر، منحل و بجای ان حزب الله لبنان تاسیس شد. استراتزی جنگ حذفی هم تغییر جهت داد: همه انقلابیون که در فلسطین، لبنان و لیبی و مصر دوره دیده بودند: تا انقلاب ایران را رهبری کنند، در ایران ماندند: از دکترچمران گرفته، تا محمد منتظری و محمدعلی ربانی . و امکاناتی که مهندس چمران در لبنان ایجاد کرده بود، هم از مدیریت ایران خارج شد. زیرا دکتر چمران هنرستانی تاسیس کرده بود: تا همه فنون ناسا را به دانشجویان انتقال داده شود. به همین جهت، در جنگ بین ایران و عراق، از این تجربیات استفاده شد. لیبی و سوریه، موشک به ایران دادند. و این امر باعث شد: تا اسرائیل روی افراد زون کند. به کمک منافقین، 17هزار نفر از دشمنان اسرائیل، در تهران را از بین بردند. و تقریبا دور و بر امام خمینی، از نیروها ی فلسطینی و لبنانی خالی شد. لذا نابودی اسرائیل کمی به تاخیر افتاد. به بهانه جنگ با صدام، مدیرت جنگ حذفی، از فلسطین به عراق منتقل شد. و همه نیروهای اعزامی به فلسطین، راهی مرزهای عراق شدند. حزب الله لبنان هم که دبیرکل خود را (موسوی) را ازدست داد. لذا تعویق نابودی اسرائیل ادامه یافت. زیرا همانطور که در ایران، لیبرال ها بین یاران امام خمینی و مدیریت جنگ او، شکاف انداختند، در لبنان نیز اختلاف بین جنبش امل و حزب الله بالا گرفته بود. اوضاع پیچیده شده بود. با ارتحال امام، دبیرکل جدید حزب الله دریافت که: نباید به ایران متکی باشد. لذا با کمک نیروهای هنرستانی چمران، ارتش نوینی پایه گذاری کرد. و توانست در سال 2003بر اسرائیل غلبه کند، که به جنگ سی و سه روز معروف شد. با این پیروزی، همه گروههای غیر اسلامی تسویه شدند. و مدیریت حذفی دوباره جان گرفت. اما این بار مسئولیت نه در ایران، بلکه در خود کشورهای یمن و عراق و لبنان و سوریه متمرکز شد. چون ایران معتقد شده بود: اگر اسرائیل کاری با ایران ندارد، نباید با او کاری داشته باشد. و این سیاست هنوز ادامه دارد. زیرا دکترین جدید مدیریت جنگ،  براساس عدم حمله ابتدایی تنظیم شده است. یعنی ایران فقط در صورتی وارد عمل می شود که: اسرائیل به منابع و منافع مستقیم ایران ضربه بزند. و چون اسرائیل هم علیرغم تبلیغات، جرات رودر رویی مستقیم ندارد. لذا مدیریت حذفی از دستور کار خارج شده. و به مدیریت ضربه متقابل تبدیل شده است. گرچه همچنان سخنان امام خمینی، مبنی بر حذف اسرائیل، در تریبونها گفته می شود. اما عملا به کشورهای خط مقاومت هم، سیاست ضربه متقابل القا شده است. لذا غزه بر سر دوراهی است: باید که مدیریت حذفی جنگ را، به تنهایی به ادامه دهد.

قومولله، انفروا خفافا و ثقالا

غزه شیعه باید باشد
غزه به چند دلیل باید شیعه شود، تا پیروز گردد: اول اینکه ایران قابل اعتماد نیست. سالها هزینه استعمار و استبداد و استثمار، از ایران موجودی ساخته که بجز رهبری و رئیس جمهور ان، اغلب مسئولین در غرب پرونده دارند. و به نوعی نمک پروده آنها هستند. اغلب انها از منافقین، کمونیست ها، بودند، و مثلا توبه کرده اند، کسی که از اول عقاید اسلامی داشته باشد نداریم. لذا می بینیم تا فرصتی پیش می آید: انگلیسی صحبت می کنند، و آنتن خود را به آمریکا و اروپا وصل می نمایند. گروه دیگر انان آشکارا، در اروپا و آمریکا درس خوانده و زندگی کرده اند. و گوشت و پوست آنها در انجا پرورش یافته، البته برخی ها هم فراری بوده یا در اعداد فرار مغزها، قرار می گیرند. آنها اغلب با نقشه به ایران برگشته اند. مثل دکتر ولایتی که عامل اصلی پذیرش همه قرار دادهای خارجی است. و یا دکتر مرندی که با طب سنتی مخالف است. و همه مصوبات بهداشت جهانی را پیاده می کند. اصولا فکر و ذهن آنها مانند تقی ارانی، از فرق سر تا نوک پا، خارجی شدن است. البته (اسمشو نبر) هست. یعنی در زبان نمی گویند. بلکه در عمل پیاده می کنند، هرچیزی از اسلام را هم، که غرب اجازه دهد، می پذیرند، و بقیه را خرافات می دانند. در موضوع غزه هم از دوطرف: مانع پیروزی غزه می شوند: یکی اینکه تبلیغ می کنند، غزه از بین رفته، مردم در قحطی و گرسنگی هستند. این یعنی تایید غرب و اسرائیل، که می خواهند غزه نابود شود. و تا 99درصد هم می گویند نابود شده، و دوم هم می گویند به داخل سرزمین های اشغالی، حمله نکنید بلکه در داخل تونل ها بمانید. در حالیکه تفکر رهبر و رئیس جمهور، مبتنی بر قران و منویات امام خمینی، برعکس ان است: امام خمینی گفته بود: اسرائیل باید از بین برود. ولی اینها می گویند غزه از بین برود. آخرین خبر را هم خبرگزاری های ایران گفتند که: همه تونلهای غزه را، اسرائیل با آب پر کرده! یعنی ان یک درصد هم از بین رفتند. و کار غزه تمام شد. ثانیا سران کشورهای اسلامی هم قابل اعتماد نیستند، آنها برای غزه آرزوی مرگ دارند، و برایشان فقط کفن می فرستند. آنهم کفن های زیبا، که هر غزه ای زنده هم، آرزوی مرگ :و خوابیدن در ان بکند. زیرا آنها هم مثل مسئولین ایرانی ، جیک و پوکشان در دست اسرائیل هست. عکس های خاک برسری! زیادی از خوشگذرانی هایشان در غرب: دست موساد و سیا  وجود دارد. لذا مردم غزه باید بدانند که همه دنیایی :که به ان امید بسته اند، فقط یک تله هست. کارگزارن ایرانی هم مانند سران عرب، آرزویی جز نابودی غزه ندارند. پس باید خالص و مخلص برای خدا بمانند. و مانند امام حسین ع هیچ امیدی، به دیگران نداشته باشند. دشمنان امام حسین ع نه مسیحی بودند، و نه یهودی! خیلی از انها جانبازان جنگی بودند. ابن سعد و شمر و.. همگی مسلمان بودند، نماز می خواندند، قران تلاوت می کردند. اما دلشان با یزید بود. لذا کودکان غزه هم، مانند کودک شش ماهه امام حسین، نوجوانان و جوانان غزه هم باید به علی اکبر امام حسین و قاسم امام حسن تاسی بجویند. حتی اگر بی ابی و تشنگی، بر انها غلبه کرد باید :به تشنگی حضرت ابولفضل در کنار نهر فرات، فکر کنند. امروز تنها صاحب الزمان است، که به فکر غزه هست، و نایب برحق او، و بقیه مانند ابن سعد و شمر و یزید، فقط نابودی غزه را می خواهند. صاحب الزمان هم مجری قران است. در قران برعکس خواسته مسئولین بی غیرت، بیان شده! قران گفته: فجاسو خلال الدیار، یعنی غزه باید به سرزمین های اشغالی حمله کند، تک تک شهرک نشینان را بیرون بکشد. نه اینکه در غزه بماند، و به تشنگی و گرسنگی فکر کند. امام حسین به ما یاد داد که: گرسنگی و تشنگی نباید مانع مقاومت شود. زیرا قران فرمود(ولنبلونکم بشی من الخوف و الجوع..) برای بیرون امدن از این امتحان الهی، باید خروج کنید! نه اینکه در زیر زمین ها مخفی شوید، تا دشمن بگوید همه شما مرده اید. قیام و خروج دستور قران است: فرمود( قومولله مثنی و فرادا، قومو لله قانتین، انفروا خفافا و ثقالا!) یعنی دست خالی هم باشید، باید خروج کنید. چه رسد به الان که: موشک بجای سنگ دارید.

شناخت شناسی: تاریخ علم غربی

همه چیز از نو باید شروع شود، زیرا فلسفه و تاریخ و جامعه شناسی و حتی :فرمول های ریاضی و علوم پایه را، غرب به سلیقه خود نوشته است. تاریخ علم از نظر انها از ۱۹۸۰مقارن: بروز انقلاب اسلامی نوشته شده. همه نظریات دانشمندان مربوط به این دوره علمی هست! و مابقی هرچه در گذشته بوده کلاسیک و سکولار است. یعنی وجود ندارد. حتی شناخت شناسی! هم بیش از 50سال سابقه ندارد. از نظر غرب، تمدن ایران یک اتفاق ساده، زودگذر بوده و تمام شده! پس عهد عتیق اصلا داخل تاریخ نیست. در قرون وسطی هم، کلیسا حاکم بوده و انکیزاسیون، تفتیش عقاید و کشتار گالیله ها را بدنبال داشته است. قرون معاصر هم به سه قسمت تقسیم می شود: یک قسمت که صرف مبارزه با خرافات کلیسا شده، لذا فقط جنبه تفننی و اعتراضی داشته، و اصالت قابل دفاعی ندارد. شاید قرن نوزده و اوایل قرن بیست را، بتوان در این جمله خلاصه کرد: کسی علمی بود که :با کلیسا مبارزه می کرد.در قرن بیستم هم که دنیای غرب، درگیر جنگ و تغییر مرزها بود. و به علم فقط برای جنگیدن فکر می کرد. لذا میتوان به آن عصر دینامیت، موشک و بمب افکن نامگذاری کرد. چون ایران با تاسیس سازمان ملل، جلوی جنگ را گرفت، لذا این جنگ سالاران، شروع به حذف ایران کردند. که اغاز ان با اصتقلال کشورهای عربی و تجزیه عثمانی بود. ولی تا امروز ادامه دارد. و با اینکه سازمان ملل 200کشور از ایران جدا کرد، هنوز هم دنبال تجزیه بیشتر ایران، و تاسیس حداقل 9کشور از ایران! سه کشور از عراق، سه کشور از سوریه و افغانستان ولبنان و یمن است. تا اینکه ایران بیدار شد. و خواستار بازگشت به امپراتوری سابق خود شد. این دوره، دوره علم و پدر علم و امثال ان در امریکا و اروپا آغاز می شود. اما همه علوم، از صفر شروع و تاریخ، یا تاریخجه از ان بیان نمی شود. هگل و مارکس و پولیتسر، بعنوان دانشمندان احساسی یا سیاسی یاد می شوند. ولی هایدگر و غیره وارد میدان می شوند. پدر علم مدیریت نه در ایران یا در اروپا ، بلکه در امریکا از نهضت روابط انسانی میو، اغاز می شود و بقیه مدیریت کلاسیک! نامگذاری می گردد. زیرا همه آنها را انقلاب اسلامی دفن کرد. بروکراسی وبر(نگو، بنویس)، با ضبط صوت جایگزین شد. و امام خمینی بجای چاپ اعلامیه، به سخنرانی و پخش صوت و تصویر اقدام نمود. دوران انتقال مکتوب به مجازی، اغاز شده بود. کسی بخود زحمت نمی داد که : کتاب چاپ کند یا کتاب بخواند، براحتی صوت یا نوار یا کاست و پادکست را، در خودرو و خانه و خیابان گوش می دادند یا نگاه می کردند. چون ساواک و اسرائیل، در دوران مکتوب باقی مانده بودند، تصور تاثیر نوارکاست یا حلقه فیلم را نداشتند. لذا سخت گیری هم نمی شد. و همین تصور در دانشگاههای آمریکا و انگلیس هم بود. آنها با کتاب به جنگ فضای مجازی اولیه می رفتند. کتابها ارزانتر و فراوانتر چاپ می شد. تا سرعت کتابخوانی بالا رود. ولی نتیجه چیزی جز توسعه فضای مجازی نبود. در حالیکه کتاب فقط در انحصار قشر فرهیخته بود، مردم راه خود را از روشنفکران جدا کردند. و آنها را با کتاب تنها گذاشتند. این بود که اصرار بر علم خالص، مرز دانش و غیره بالا گرفت. و فضای مجازی را به سطحی نگری متهم کردند. در حالیکه مطالعه در فضای مجازی، انلاین ومطابق با اخرین ایده ها بود. یعنی بجای اینکه دانشجو صبح زود! به کتابخانه برود تا کتاب گیر بیاورد، صفحات مورد نظر ار پیدا کند و از ان یاد داشت بردارد! در یک دقیقه با اینترنت، آن را جستجو و کپی فیس می کرد. و این برای قشر روشنفکر کتابخوان قابل درک نبود. از طرف دیگر تحقیقات در جهان کتابخوان ها! یا موازی بود یا دچار خلا می شد. یا باهم متناقض از آب در می امد. مثلا در امریکا، فرضیه ای اثبات می شد، در حالیکه در ژاپن سعی داشتند ان را کنار بگذارند. حتی در خود آمریکا، نظریات و فرضیه ها، بسرعت از میدان خداحافظی و جای خود را به فرضیه های جدید می دادند.

نفوذ به مرزهای اسرائیل

طوفان الاقصی نشان داد که: به راحتی میتوان به مرزهای اسرائیل نفوذ کرد: زیرا خانه اسرائیل، از خانه عنکبوت هم سست تر است. براساس اطلاعات موجود در ماهین نیوز: همه نخبگان و هوش مصنوعی و کامپیوتر های ان، در اسرائیا جمع شده بود. آنها می خواستند کاری کنند که ماشین جنگی اسرائیل، هوشمند شده و نیازی به سرباز نداشته باشند. زیرا نظامیان صهیونیست بر: سه قسمت شده بودند: اعظم آنها مهاجرت کرده اند. یعنی بیش از نیمی از نظامیان صهیونیست که: از کشورهای دیگری آمده بودند، و بستگان و دارایی هایی داشتند، به کشور خود بازگشتند. تنها کسانی مانده اند، که بومی آنجا بوده، یا ایرانی تبار هستند. ایرانی تبار ها فکر می کنند: که اگر برگردند، حکم اعدام آنها صادر شده است. اما  کسی که توبه کند، مانند کسی است که اصلا به اسرائیل نرفته. گروه سومی که مانده اند، برای حقوق و دستمزد بیشتر چانه زنی می کنند. البته گروههای چهارمی هم هستند که: برای ضربه زدن از درون، مامویت دارند تا در اسرائیل بمانند. نمونه آنها کسانی هستند که با فلسطین اعلام همبستگی کرده، در تظاهرات شنبه ها حاضر می شوند. و نتانیاهو نیز هیچ کاری از دستش برنمی اید. زیرا فرماندهی جنگ را به مریم قجر و رضا پهلوی سپرده است. مریم قجر با میلیشیای فرسوده خود، و رضا پهلوی هم با خلبانان فراری، در حال زور آزمایی هستند. لذا نفوذ در مرزهای اسرائیل کاملا امکان پذیر هست. فقط باید از روش امام خمینی استفاده کرد: در درجه اول با دست خالی! زیرا که ایرانیان با دست خالی بهتر می جنگند. کاراته به همین معنی است. از در دوران باستان تا کنون جواب داده است. یعنی دشمن به اتکای تکنولوژی، خود را قوی تصور می کرده، و فکر می کرده در محاسبات نظامی، از ایرانیان جلو افتاده! و لذا اقدام به حمله می کرد.  اما دلاوریها و رشادت های ایرانیان، جای تکنولوژی دشمنان را گرفته! و آنها را نابود می کرد. در حمله رومیان به ایران، سردار سورنا ها و آریو برزن ها، به تنهایی در تنگه های مهم دشمن را تارو مار کرده اند. سردار سلیمانی هم با دست خالی به جنگ داعش رفت: روزی که کاک مسعود! منتظر کمک ایران برای مقابله با حمله داعش بود، منتظر موشک ها و هواپیماها بود! ولی باکمال تعجب دید سردار سلیمانی، فقط با چند خودروی تشریفاتی آمده است. بله ، او با دست خالی، پرونده داعش در سویه و عراق را درهم پیچید. اکنون نیز مردم فلسطین باید با تاسی: به حضرت امام حسین ع ، کمک صاحب الزمان عج و با هدایت جانشین برحق او، طومار اسرائیل را در هم بپیچند، و تمام حامیان آن را پشیمان کنند. سناریو اولویت دار برای این کار، نفوذ یا بازگشت 14میلیون فلسطینی، به سرزمین خودشان است. بعد هم رای گیری و ایجاد دولت فلسطین بزرگ. این بازگشت البته، با کمک آتش تهیه یمن، عراق و سوریه و حزب الله لبنان، همراه خواهد بود. اکنون مراکز اتمی اسرائیل نابود شده، پاسگاههای مرزی همگی تحلیه شده، شهرک های جدید الاحداث: منتظر قدوم فلسطینی های آواره هست. باید همت کنند. جنبش حماس هم با انتشار بیانیه ای اعلام کرده: هرکس با هر توانی که دارد، به اسرائیل نفوذ کند. آنهاییکه گذرنامه دارند، به طور رسمی وارد فرودگاه تل آویو شوند. کسانی که امکان اخذ ویزا دارند همینطور، اما بقیه مردم باید با دست خالی بروند. در صورت نیاز به سلاح، آن را از ماموران اسرائیلی مصادره کنند. این دستور قران است: ( انْفِرُوا خِفَافًا وَثِقَالًا) از دستور قران سرپیچی نکنید. مطمئن باشید: بهترین مفسران قران، ائمه شیعه و اهل بیت پیامبر هستند(حدیث ثقلین). ولذا اگر تا کنون متوجه این ایات شریف نبوده اید، چون زعمای غیر شیعه، شما را مرده می خواهند، و برای شما کفن می فرستند. تنها صاحب الزمان است که به فکر شما است. ایات فراوانی هست در قران، که باید دوباره و با دقت آنها را بخوانید: و به فرموده امام علی ع :حمله کنید و جمجمه خود را به خدا بسپارید.