تفسیر (موضوعی قرآن) ماهین

تفسیر (موضوعی قرآن) ماهین

تقدیم به اساتیدم مرحومین: ایت الله کاشانی و ربانی شیرازی صاحب وسائل الشیعه و این الله مهدی شاه ابادی
تفسیر (موضوعی قرآن) ماهین

تفسیر (موضوعی قرآن) ماهین

تقدیم به اساتیدم مرحومین: ایت الله کاشانی و ربانی شیرازی صاحب وسائل الشیعه و این الله مهدی شاه ابادی

آیا یمن تنها خواهد ماند؟

یمن پر قدرت، وقتی که عربستان را جای خود نشاند، نشان داد که آمریکا و اسرائیل، در مقابلش حرفی برای گفتن ندارند. زیرا عربستان گلوی آمریکا و اسرائیل است! و اگر فشرده شود، نفس آن دو نیز گرفته می شود. البته عربستان جدید! ماموریت های خود را به قطر سپرده، اما همین جابجایی نشان می دهد که: پشتوانه مالی استکبار جهانی از بین رفته، و اشرفی های آل سعود را، موش ها خورده اند. اگر تاریخ معاصر را دقت کنیم، عربستان تنها محل تامین مالی: آمریکا و اسرائیل بوده است. اساسا در یک فرایند پیچیده، این آل سعود بود که: مکه و مدینه را اشغال کرد، و مردم آنجا را قتل عام نموده، حجاز را بنام خود زد. شاید قتل عام مکه و مدینه، در تاریخ بی سابقه باشد. زیرا در کمال سکوت خبری رسانه ها، انجام گرفت: آل سعود در سه مرحله به مکه و مدینه حمله کرد: بار آخر آنقدر از مردم مدینه را کشت، که در مسجد پیامبر خون تا زانو می آمد. و ملک فیصل دستور داد: از این خونها یک کاسه برایش ببرند. و در مقابل همه، با آن خون وضو گرفت، و نماز شکر خواند. مردم چون تاریخ را نمی دانند، فکر می کنند: تنها داعش قصاب بوده: و سرانسان را می بریده! در حالیکه آل سعود همین امروز نیز، شیعیان را دسته جمعی با شمشیر می کشد. اما رسانه ها سکوت کرده اند.  گاهی یک خبری مثل قاشقچی درز می کند. آل سعود در جنگ شش روزه هم، بزرگترین خیانت را به اعراب کرد: نقشه حمله چند جانبه و سری مصر و سوریه را، توسط داماد عبدالناصر به اسرائیل داد. و آنها پیش دستی کرده، و تمام پایگاههای مصر و وسوریه را که: آماده حمله به اسرائیل بودند، درهم کوبید. امام خمینی هم فرمود: ما اگر از صدام بگذریم، از آل سعود نمی گذریم. اما رسانه ها کاری کردند که: افتخار دولت مردمی آقای رئیسی، کاسه لیسی آل سعود است. آنها باور ندارند که اسرائیل، همان آل سعود است. زیرا در طوفان الاقصی همه دیدند که: هدایای آل سعود برای غزه، لوازم کفن و دفن بود: یعنی مکمل طرح نابودی غزه! یعنی اسرائیل هرچه قدر بکشد، ما کفن و دفن آنها را تضمین می کنیم. این شعار آمریکایی ها هم هست: سرخپوست خوب، یک سرخپوست مرده است! سیاست نسل کشی نه از سوی اسرائیل یا آمریکا، بلکه از سوی آل سعود(قطر) دیکته می شود. در جنگ علیه ایران، بیش از 20تریلیون دلار هزینه کرد: این مبلغ فقط کمک به صدام نبود، بلکه به همه دنیا کمک می کرد: تا برعلیه ایران بجنگند. و ایران را نابود کنند. حتی بن سلمان بارها ادعا کرده بود: که جنگ را به داخل ایران می کشاند: چرا؟ بخاطر اسرائیل. الان هم سران عرب همه در قطر، هم قسم شدند که ایران را، دشمن فلسطین و قیم غزه معرفی کنند نه اسرائیل! آنها گفته اند که هیچ فلسطینی حق ندارد: نام ایران را ببرد. لذا نقش یمن در افشای این حقایق، بسیار چشم گیر بود: یمن از این جهت آل سعود را افشا کرد: اینکه ثابت کرد: حامی مالی صهیونیست ها و امپریالیست هست. لذا با نابود کردن مخازن نفتی آرامکو، همه کمک های مالی او :به اسرائیل و آمریکا را تحت عنوان: خرید های تسلیحاتی، به صفر رساند.  عربستان مجبور شد: نقش خود را به قطر بسپارد، که زیر گوش ایران از خطر: بمباران یمنی ها در امان بود. همه ترور ها و کشتار های ضد ایرانی ، با حمایت مالی قطر است. به بهانه آب و هوا، 185کشور را در قطر جمع کردند، و از انها تعهد گرفتند که :برضد ایران وارد عمل شوند. لذا حادثه تروریستی راسک، و کرمان اتفاق افتاد. اکنون آمریکا و انگلیس، با حمله به یمن می خواهند انتقام عربستان را بگیرند. آیا یمن تنها است؟ امروز یمن پرچم مبارزه: با امریکا و اسرائیل و عربستان را از ایران  منتقل کرده است.  همه مردم جهان بداند که :لیبرالهای ایرانی که شعار نه غزه، نه لبنان می دهند، هنوز ریشه کن نشده اند. لذا کمک به یمن، کمک به ادامه مبارزه ای هست که: امام خمینی پایه گذاری کرده. حزب الله لبنان، حشد الشعبی عراق، حسینیون ازربیجان، فاطمیون افغانستان و بسیج لندن و پاریس و نیویرک و برلین، باید به میدان بیایند.

فرزندان ایوان مدائن و ایوان نجف

تجزیه ونحلیل قدرت حاکم بر جهان فعلی، نشان می دهد که: آنها فرزندان مشترک ایوان مداین و ایوان نجف هستند. در واقع حکومت مسلط برجهان، سادات هستند که در ایران و لبنان، یمن و عراق حاکم هستند. مقدرات جهان به دست آنها است. آنها نیز فرزندان امام حسین ع و شهربانو می باشند! که درواقع نوادگان یزدگرد سوم ساسانی، از طرف مادر و نوادگان حضرت علی، از طرف پدری می باشند. اینکه می گویند سرزمین مادری و گاهی هم، سرزمین پدری به همین معنی است: زیرا ایوان نجف سرزمین پدری، ایوان مدائن نماد سرزمین مادری است! مادر بزرگ همه سادات حسینی دنیا، بی بی شهر بانو دختر یزگرد سوم است، و پدر بزرگشان حضرت امام حسین. زیرا امام حسین ع فرزند علی ع است، و بی بی شهربانو فرزند یزدگرد سوم. پادشاهی که در مقابل اسلام مقاومت نکرد، و به آسیابان پناه برد. اما آسیابان، با تحریک کمونیست و منافقین آن روز (مزدکیان و مانویان) او را کشتند. آنها وعده پول داده بودند، ولی طبق روال شمشیر نثارش کرده! قاتل را هم به درک واصل کردند. تا ننگ ترور و آدم کشی را، هم به ایران نسبت دهند. اما با تمام حیله های منافقین و کمونیست های آن موقع! ازدواج صورت گرفت: امام حسین ع و بی بی شهربانو، صاحب فرزندی شدند که نامش امام سجاد ( علی ابن الحسین) هست. علی ابن الحسین، که تنها فرزند بالغ و ذکور بود با بیماری، توانست از مهلکه کربلا  نجات پیدا کند. وی صاحب فرزندان زیادی شد: و آنها را به سمت تهران کوچ داد. آنها بدون جنگ و خونریزی همه اطراف تهران، تا مازندران و افغانستان و اردبیل و باکو  را، شیعه کردند. و حکومت هایی چون علویان در طبرستان، دیلیمیان در گیلان. و آل بویه در تهران ایجاد کردند. این (هلال)جزایر شیعی، به هم پیوستند تا به امروز که در لبنان، یمن و عراق و بخشی از افغانستان و دیگر کشورهای جهان، باقدرت مرکزی تهران، جریان قدرت جهانی را در دست گرفتند. و دنیا را از شر امریکا و اسرائیل و ارتجاع عرب(عربستان وقطر) نجات دادند. نماد بارز آن غزه هست: که دائم از سوی سلاح های کشتار جمعی انان، مورد هجوم است: سلا ح هایی که آمریکا می سازد، ارتجاع عرب هزینه هایش را می دهد، و اسرائیل به کار می برد. غزه اکنون بر سر دوراهی است!عده ای چون محمود عباس، به دامن دشمن پناه می برند تا شاید: دلش به رحم اید، و منطق بفهمد و دست از تجاوز: و جنایات بردارد. واصطلاحا طرفدار سازش هستند. اما نمی دانند که در ذهن آنها، فقط نابودی غزه نقش بسته. لذا است که می بیینیم: حتی سفیر فلسطین در ایران هم، اعتراف می کند: غزه از بین رفته و هدف اسرائیل محقق شده! ابو شریف می گوید: همه دنیا با اسرائیل است، و غزه دست خالی است.(فقط ایمان دارد) وی تاکید می کند: همه غزه تخریب شده و: کسانیکه زنده مانده اند، نه غذا دارند و نه دارو. (یعنی بزودی همه چیز تمام می شود). این اظهارات او نشان می دهد: علیرغم قدرت موشکی و دست برتر غزه: در بیرون راندن قوات گولانی و گیوی، وی همچنان مانند محمود عباس می اندیشد. اما مردم غزه، بدور از تشکیلات خود گردان، قدرت جهانی به هم زده اند. تعداد شهدا و مجروحین را به سرعت متولد کرده!  جایگزینی بیشتری کرده اند. اکنون غزه سه میلیون نفر نیست، بلکه 7میلیارد می باشد. و اگر کسانی هم هستند، که با غزه نیستند، به واسطه تفکرات محمود عباسی، خواهان نابودی شده اند. و فکر می کنند، با حذف غزه، جنگ تمام می شود. در حالیکه غزه در سال 1967یکبار سقوط کرده، و اشغال شده بود. اما با توسل به ائمه طاهرین و حضرت فاطمه، امرور قدرت جهانی است. زیرا متصل به قدرت لایزال الهی است. سفیر فلسطین در بیان خود، بدنبال قطع این رشته است. او می گوید: ما قیمومیت هیچکس را قبول نمی کنیم! یکبار قیمومیت انگلیس را تجربه کردیم: اسرائیل را بر ما حاکم کرد. او مانند لیبرال ها و سکولار های ایرانی، انتقام انگیزیسون را از اسلام می گیرند. و مانند صهیونیست ها، انتقام آلمان و انگلیس را از ایران.

از ایوان مداین تا ایوان نجف

رفت و برگشت تمدن ها، گرچه سالها طول کشید، ولی بالاخره تمام شد! قدرت از ایوان مدائن به ایوان نجف منتقل شد: امروز جهان با امپراتوری آل علی، به مرکزیت ایوان نجف، روبرو هست. از زمان جمشید جم و یا حضرت آدم ع، اگر 15هزار سال بگذرد، انسانها متحد بودند. چون همه از یک پدر و مادر،  و باهم فرقی نداشتند. حرص و طمع باعث شد تا: سرزمین پدری را ترک کنند، که شاید امکانات بهتری پیدا کنند! و زندگی مرفه تر، و خوشبختی بیشتری داشته باشند: این بود که از مرکز زمین! یعنی مکه دوری گرفتند: و به سرزمین های سرسبز تر، و پر آب تر رفتند. و از آب، آبادان ها ساختند! لذا آبادان، اول شهری است که فرزندان قهر کرده آدم، در کنار رود بهمن شیر آن را ساختند. و گفتند: (لیس لورا آبادان دیاری!) منتهی جمعیت زیادتر شد، به بابل رفتند و در درازای بین انهرین، تمدن ها بوجود آوردند. در خود بابل، چنان تکنولوژی و معماری پیشرفته بود که: شهر معلق ساختند! اما حرص و آز و طمع، نگذاشت از گلوی انها پایین برود: زیرا نوکیسه ها، آمدند و آنها را تصاحب کردند. و جنگ ها شروع شد. حضرت نوح آمد تا به این حرص وطمع پایان دهد. اما کسی به حرف او گوش نمی کرد. همه مشغول ظلم و ستم و استثمار و استعمار بودند. لذا با تکنولوژی پیشرفته تری، کشتی بزرگی ساخت آنهم در: بیابانی بدون آب. همه گفتند نوح چه می کند؟ و او تریبون به دست، انها را از عذاب سراسری خبر می داد. تا اینکه روز موعود رسید، و نوح دعا کرد: خدایا از کافران احدی را زنده نگذار. خدا هم اجابت کرد: آسمانها باریدن گرفت، و چشمه ها جوشیدن آغاز کرد. آبها چنان زیاد شدند که: کشتی از جای خود حرکت کرد. و نوح دوباره زبان به تبلیغ گشود: بیایید در کشتی تا غرق نشوید. آنهاییکه نوح باور بودند، همراه جفت هایی از جیوانات و گیاهان، به کشتی سوار شدند. اما بقیه تمسخر کردند. حتی پسر نوح گفت: من میروم بالای بلندی، تا غرق نشوم! غافل از انکه اب بقدری بالا می آید: تا همه شهر ها و: همه نسل ها را غرق کند. تنها کشتی نوح است که در میان طوفان، با آرامش کامل حرکت می کند. وقتی کار از کار گذشت، و همه غرق شدند و شهرها زیر گل و لای رفت، طوفان آرام گرفت. و کشتی برکوه جودی بار خود را بر زمین گذاشت.  72تن از ان پیاده شدند. و زندگی جدیدی را در کنار ارس اغاز کردند.(شاید هم کوه آرارات). چیزی نگذشت که همه چیز فراموش شد! و به خیال و افسانه پیوست. لذا مهاجرت ها آغاز شد: حرص و طمع سر باز کرد: عده ای بنام مادها به همدان رفتند، گروهی بنام پارتها به شیراز. سکاها به سیستان و هند و اروپایی هم به اروپا و هند رفتند. ابتدا بسیار فعال بودند! سعی کردند بهشت روی زمین را دوباره بسازند. ولی دیدند که هرچه فعالیت می کنند، به خوشبختی سرزمین مادری نیستند. لذا برگشت خوردند! ولی سرزمین مادری هم پر شده بود، و جایی برای انها نداشت. پس جنگ ها آغاز شد: رومیان رفته به باختر! عزم بازگشت نمودند. اما ایران این سرزمین مادری،  آنها را پس زد. لذا سرخورده شده به دامن قرون وسطایی پریدند. اما ایران با سلسله های پشت سرهم، امپراتوری کرد. تا آخرین آنها که ساسانیان بودند. در زمان ساسانیان ایوان مداین ساخته شد: با کتگره های بلند. ولی با تولد پیامبر، آنها در هم ریخت و پادشاه قدرتمند را متحیر ساخت. زیرا زمینه آماده شده بود. لذا طولی نکشید که حضرت علی ع، دو دختر یزدگرد سوم را برای دو پسر خود خواست. تا حکومت علویان را پایه گذاری، و ساسانیان را به علویان منتقل نمود. ولی حرص و طمع، بر خاندان او حمله برد: امویان و عباسیان تشکیل شدند، تا این فره ایزدی و این جام جم را بربایند. مغولها حمله کردند، عباسیان را از بین بردند. و خود را صاحب کتاب و شیعه، و نایب علویان نشان دادند. صفویان، افشاریان، قاجار و پهلوی آمدند تا این فره ایزدی را بنام خود کنند. اما همگی رفتند. و آل علی و یا سادات، و فرزندان حضرت علی، ماندگار شدند. آمریکا و شوروی و.. همه رفتند. ایوان مدائن خرابه شد،و ایوان مدائن باقی ماند

سرکوبی آمریکا آغاز می شود:

تاریخ ایران، پر است از گردنکشانی که برعلیه: امپراتوری یکتای ایران قیام کرده اند. ولی همه آنها سرکوب شده اند: کجاست اسکندر مقدونی؟ سزار رومی! عمر سعد عربی،  تزار روس، و کجاست چنگیزخان مغول و بریتانیای کبیر(آی زکی) ؟و امروز ایران سرافراز، با امپراتوری عظمی خود می رود تا :به نوبت، آمریکا را هم سرکوب کند: ایران از چند طریق این سرکوبی: آمریکا را آغاز کرده است: از طریق دیپلماسی و سرکوبی نرم: مانند اعتراض به عملکرد آمریکا در خاورمیانه، که از سوی نماینده ایران در سازمان ملل، و دیپلماسی فعال وزیر امور خارجه: در تماس با روسیه و چین. و دیگر، قطع کردن دست و پای نظامی آن: از جمله اسرائیل و پایگاههای مهم او در عراق. هرچند که در درون آمریکا 99درصد هوادار دارد. که آنها هم مشغول کار خود هستند. امروز کاخ سفید، جولانگاه ایرانی تبار هایی است که: شاید ظاهرا مخالف باشند، ولی به سرکوبی نظام سلطه، که همان لابی صهیونیستی است مشغولند. بایدن از نژاد صلاح الدین ایوبی است، که مانند اسب تروآ ،به داخل کاخ نفوذ کرده: و مانند اوباما، نوروز ایرانی، شب چله را برپا داشته، تا سیگنال های لازم را بدهد. حتی سلاح های ارسالی به اسرائیل را، از طریق یمن می فرستد تا تحویل یمنی ها شود.  البته مقداری از انها با هوپیما ارسال می شود، که از چشم تیز بین حزب الله دور نیست. یمن تازه نفس تر هست، و حزب الله هنوز، این سیگنال را دریافت نکرده. والا همه آن سلاح ها را، در هوا منفجر می کرد، و یا آن ها را سالم  در پای هواپیما مصادره می کرد. امپراتوری ایران، سلاح نمی سازد بلکه سلاح دشمن را مصادره می کند: مانند امپراتوری پهبادی! که با مصادره یک پهباد آمریکایی آغاز شد. امپراتوری ایران، هیچگاه زرادخانه نداشته و بودجه نظامی اش، از همه بودجه ها کمتر است. قدرت امپراتوری ایران نه در سلاح، بلکه در ایمان قوی او است. او خود را به منبع قدرت لایزال الهی متصل کرده، از این آب کر می نوشد. ولایت فقیه، نقطه اتصال این قدرت عظمی الهی است.و نباید که تحقیر شود. و می بینید در جنگ اکراین، با وجود سلاح های مخوف: آمریکا و شوروی (سابق) تنها پهباد فتوشاپی! ایران است که: بازی را تعیین می کند. دشمن از پهباد نمی ترسد، بلکه از سایه سنگین قدرت امپراتوری ایران می ترسد! همینکه پهباد ایرانی شد، اکراین ادعا می کند ایران به ابر قدرت شرق! پهباد داده، در حالیکه نداده است. آمریکا هم چند پهباد روسی را سرنگون می کند: و با افتخار اعلام می کند: این پهباد ها ایرانی بوده! امپراتوری عظمی ایران، بقدری قوی است که دیگر آمریکا عددی نیست! فقط روی کاغذ و رسانه ها زنده است. می بینید که حمله های ایذایی به آمریکا را، به یک گروه کوچک غزه واگذار می کند. امروزه یمن، غزه، حشد الشعبی عراق، حتی فاطمینو افغانستان، دست برتر در مقابل آمریکا را دارند. و فقط منتظر دستور هستند تا: اسرائیل را با طوفان دیگری، از بیخ و بن برکنند. نتانیاهو در برابر اینهمه قدرت حزب الله، فقط می تواند بگوید: حزب الله در جنگ 33روزه ما را دست کم گرفت! الان هم ما را دست کم می گیرد. نتایناهو نمی داند که او را زنده گذاشته اند، تا تیر حزب الله خطا نرود. چون اگر او کشته شود، تیرها به خطا می رود. مثلا اگر لاپید یا اولمرت بیایند، معلوم نیست: این اتحاد فعلی ضد اسرائیلی باقی بماند. حتی اگر نتایناهو ترور شود، همه فکر میکنند که مبارزه تمام شده. او  رخ  هست: یعنی سیبل و تارگت است. تا همه تیرها به یک سمت پرتاب شود. و این از شگرد های امپراتوری عظمی است. تا دشمن را در محاصره قرار دهد. و به گفته سردار باقری :محاصره اسرائیل هر روز تنگ تر شود. و به گفته رهبر معظم انقلاب هم :محاصره اقتصادی کار خودش را ادامه دهد. تنها راه نجات نتانیاهو، باز کردن مرزها، برای عبور پیاده زائران بیت المقدس است. او باید که به درون خود توجه کند: آیا یک یهودی است؟ یا یک صهیونیست؟ اگر یهودی است، باید با ادیان دیگر همکاری کند. دین یهود، دین الهی است. و موسی ع به عیسی بشارت داده، و عیسی به محمد ص! پس همه(مخصوصا غزه ای ها) حق دارند :به زیارت بیت المقدس بروند

مسجد یک مدینه فاضله

هر تفکری برای خود یک مدینه فاضله دارد. اما همه آنها دور از دسترس و: محول به اینده ای دور و انتهای تاریخ هست. یعنی دست نیافتنی و بعبارتی خیالی است. حتی ماتریالیست ها و کمونیست ها هم، کمون نهایی را در انتهای تاریخ، یعنی یک ایدئال در مقابل رئال می دانند. اما در اسلام، مدینه فاضله از همان کلمه تهلیل(قولو لا اله الا الله تفلحوا) آغاز می شود. اصلا تفحلوا به معنی: ورود به مدینه فاضله ای است که: انسان در ان همه خواسته های خود را پیدا می کند. لذا می بینیم، پیامبر که مبعوث شد، خانه خود را به مدینه فاضله تبدیل کرد: حضرت خدیجه اولین زن مومنه، و حضرت علی اولین ایمان آورنده، هردو در پشت سر رسول خدا، نماز می خواندند. به توصیه های او گوش می دادند، و رفتار خود را با آن تنظیم می کردند. به همین جهت توصیه شده حتی در خانه خود، محلی را برای مصلی: یا مسجد و محراب خانگی اختصاص دهید. یعنی مدینه فاضله در خانه ها، نیز معنی پیدا می کند. و شاید برعکس، مدینه فاضله ها در خانواده شکل می گیرد. هرکسی با آموزش در خانواده، مدینه فاضله را با خود به سطح جامعه می برد: در خانه پول نیست که روابط را تعیین می کند، بلکه محبت و دوستی است. هرکس هروقت گرسنه شد، غذا می خورد، هرگاه خواست می خوابد. و یا عبادت می کند. اما این دوران مخفی یا درون تشکیلاتی است. زیرا وقتی پیامبر به مدینه می رود. ابتدا مسجد را بنا می کند: و نام آن را خانه خدا می گذارد. یعنی خانه مردم! در این مسجد بی خانمانها ساکن می شوند(اصحاب صفه) خانه پیامبر هم یکی از این خانه های حاشیه ای مسجد است. اغلب انها به مسجد راه دارند. حتی پیامبر از خانه خود به خانه حضرت علی، راه باز می کند.  آنها غذای خود را مسجد می خورند، عبادت در مسجد، و حتی خرید و فروش!(موقوفات) و اعزام سپاه. مدینه فاضله، چهار ارگان رسمی دارد: طبق نامه امام علی به مالک اشتر: امور مالی(جبایه خراجها)امور فرهنگی (استصلاح اهلها) فنی و عمرانی (عمارت بلادها)و سیاسی و نظامی (جهاد عدوها) این چهار ارگان برگرفته از: چهار ستون عرش هست. لذا یک مسجد باید: امور فرهنگی، نظامی، اقتصادی و عمرانی باشد. و همه امور محله را پوشش دهد. زیرا معنی مدینه فاضله این است که: انسان همه نیاز های خود را در انجا براورده کند: جامع و مانع باشد. لذا پیشنهادمی شود: بجای مدارس سه شیفته و چهار شیفته! از مسجد برای آموزش و پرورش استفاده شود. زیرا آموزش در غیر مسجد، مانع الفت و حضور کودکان و جوانان در مسجد است. تصویر جدایی دین از علم و سیاست است. بسیج ها در مراکز غیر مسجدی، به مسجد ملحق شوند. ساخت و ساز اطراف مسجد، نهایتا با نظر مسجد باشد. زیرا مسجد باید از همه ساختمانها بلند تر باشد. و فاصله آنها بصورت دایره : یعنی نقاطی با فاصله یکسان از مسجد باشد. وبالاخره در معیشت مردم هم نقش داشته باشد. مثلا صندوقهای قرض الحسنه، مغازه های اجاره ای،مراسم تغذیه رایگان داشته باشد. همه ما خاطرات خود با امام حسین ع را، از قیمه های امام حسین به یاد داریم. به همین دلیل است که در همه مناسبت ها، دستور قربانی و تقسیم آن داده شده.. ولیمه دادن نیز توصیه های مکرری گردیده است. همه مراسم قربانی و ولیمه، در مسجد تنظم گردد :بطوری که هر روز یک وعده غذایی تهیه شود. در ابتدا میتوان از چای و خرما شروع کرد: بعد از پایان هر وعده نماز، از نمازگراران با چای پذیرایی شود. و امور مساجد تصویب کند که :چای را با خرما بدهند. هزینه چندانی نمی شود. ولی به سنگر بودند و جذب جوانان کمک می کند. زیرا ممکن است  کسانی باشند که بودجه شان ضعیف است، و سرگرسنه بر بالین می گذارند. یا فرصت خرید خرما را نمی کنند. مسجد گیاهی در تهران دو روز در هفته نهار می دهد. بی خانمانها و کارتن خوابها، همه در انجا حاضر می شوند. با این روش فقر مطلق یا فقر غذایی را، می توان از بین برد. و فقرای واقعی، از فقرای دروغین بازشناسی و حمایت می شوند.