تفسیر (موضوعی قرآن) ماهین

تفسیر (موضوعی قرآن) ماهین

تقدیم به اساتیدم مرحومین: ایت الله محمد امامی کاشانی و ربانی شیرازی صاحب وسائل الشیعه و این الله مهدی شاه ابادی
تفسیر (موضوعی قرآن) ماهین

تفسیر (موضوعی قرآن) ماهین

تقدیم به اساتیدم مرحومین: ایت الله محمد امامی کاشانی و ربانی شیرازی صاحب وسائل الشیعه و این الله مهدی شاه ابادی

کجایند یاران ایران؟

بیش از 50سال است که: ایران به تنهایی با مثلث شوم قدرت (صهیونیزم و امپریالیزم و ارتجاع عرب) مبارزه می کند. هزاران شهید و مجروح تقدیم جهانیان کرده است، تا آنها از قید  این جرثومه های فساد ازاد شوند. حال در نیمه دوم قرن مبارزه، از یاران ایران  دعوت می شود: تا با همکاری خود، ایران سرافراز را یاری دهند، تا خستگی نیم قرن مبارزه را از تن خارج شود. امام حسین ع هم در آخرین لحظات، رو به تاریخ و جهان کرد و فرمود: (هل من ناصر ینصرنی؟) آیا کسی هست که مرا یاری کند. او می دانست دلهای زیادی برایش می تپد. می دانست دنیا قدر مبارزه او را می داند. و لذا از انها در خواست کرد. گرچه در ان موقع فقط یک نفر به کمکش رفت. ولی امروز ثابت شده که: دنیا با او بوده. فقط ظالمان نمی گذاشتند: صدایش به مردم برسد. پیاده روی اربعین هرساله، با مشتاقان 50میلیونی خود، دائم فریاد می زند: (لبیک یا حسین ع) ما آماده یاری تو هستیم. امروز هم سلاله پاک آن حضرت، از شما یاری می خواهد. اوهم تنها مانده، و ظالمان نمی گذارند: صدای دادخواهی اش به گوش جهانیان برسد. و این پیامی است برای اشکار شدن ان. هرکس می تواند آن را به زبان خود، ترجمه و پخش کند. تا دل های آگاه و مشتاق ان را بشنوند: و به یاری بیایند. امروز باید همه جهان، تک تک افراد در هرکجا که هستند، با هر وسیله ای که میتوانند، خود را آماده کنند: صدای جرس می اید. و ناقوس دم به دم شما را به یاری می خواند. بیایید شما هم در این شور و غوغا، به دور از نامحرمان شرکت کنید. امروز غزه کربلا است. کودکان شبیه علی اضغر، با لبی تشنه و شکمی گرسنه، هدف تیرهای سه شعبه هستند: تیر ها و بمب هایی که توسطآمریکا ساخته، با پول عربستان خریداری، توسط اسرائیل به کار گرفته میشود. و تاریخ عینا تکرار می شود! تا هیچ کس و هیچ بنی بشری، عذر نداشته باشد که ما نمی دانستیم. و یا نگوید: کاش ما هم بودیم و امام حسین ع را یاری می کردیم.(یالیتنی کنت معک) این ندای رباب گونه است: ندای مادرانی که در غزه، و در مقابل چشم هایشان، کودکانشان ذبح می شوند. و در دل خاک سرد قنداق می شوند. آیا نمی شنوید؟ یا گوش های خود را گرفته اید. و یا مانند عمر سعد و شمر، هلهله می کنید تا نشنوید؟ این آخرین پیام است. و باید که همه آنها بدانند. آنهاییکه پیام داعش را به جهانیان می رسانند، در تبادل آزاد اطلاعات، و وجدان خبری و رسانه ای، این را هم به گوش جهانیان برسانند. که اگر نکنند، در سپاه یزید خواهند بود. بدانند که یزید رفتنی است. و آنها می مانند: وجدان خودشان. و فریاد : کاش ما هم بودیم و از کودکان غزه دفاع می کردیم. هیچ بهانه ای وجود ندارد. سازمان کودکان سازمان ملل(یونیسف) و همه نهاد های بین المللی موظفند: براساس آیین نامه و سوگند خود، این پیغام را برسانند. پزشکان، و وکلا، نباید به خواب خرگوشی بروند. آنها نباید آنچه را پیش رو است، انکار کنند. همه بیایند. این درب همیشه باز نخواهد ماند. و شما را در جشن پیروزی غزه شرکت نخواهند داد. آن وقتی که مانند کربلا، پیاده روی میلیونی قدس، مردم به زیارت بیت المقدس می روند، جای شما خالی خواهند ماند. و شما در کنار وجدان خفته،همچنان به دود و دم و مشروبات پناه خواهید برد. و از زندگی انسانی فقط 2متر قد را به ارث می گذارید. آن گاه دیگر ندامت شما سودی نخواهد داد. و حسرت دائم انسان بودن را با خود به گور می برید. پس بیایید امروز کاری بکنید: رسانه ها این پیام را به گوش همه بخوانند. اگر کسی نشنید مسئول شمایید. ولی اگر کسی شنید، و گوشش را گرفت، از مسئولیت شما خارج می شود. آنهاییکه شنیدند: باید راهی شوند. از زندگی هجرت کنند. با هر وسیله و امکان، خود را به بیت المقدس برسانند. حتی با دست خالی. زیرا حضور شما باطل السحر: قوم فرعونی خواهد بود. اگر به سلاح هم احتیاج داشتید: آمریکا سلاح فراوانی را در تل اویو پیاده کرده، میتوانید ان را از اسرائیل قرض بگیرید! یا تک بزنید. اما باید که پیاده به زیارت بروید. سیل شوید و موانع را بردارید.

الیوم یوم المرحمه!

آیا روز مرحمت در زمان ما، به قرن مرحمت تبدیل شده است؟ ایات جهاد فراموش شده،و ایات شکم و زیر شکم برمردم خوانده می شود؟ خونهای ریخته شده، با آب شسته می شود؟ و دستهای تا مرفق در خون، با شامپو خوشبو می شود؟ به کجا چنین شتابان؟ شما را چه شده که: چنین دلرحم و مست شده اید؟ ایا سوره ای نازل شده که ما بی خبریم؟ یا تاریخ را از انتها می خوانید؟ یوم المرحمه زمانی است که: تاریخ به انتها رسیده، و مشرکی باقی نمانده است. آنهم فقط یک روز و یک ساعت. در هوای داغ  قوم پیروز. بعد از 81جنگ! و بعد از اینکه محمد ص گفت: دیگر کسی شکنجه نخواهد شد، و دیگر کسی کشته نخواهد گردید. دیگر خانواده شهیدی بی سرپرست نخواهد بود. پس به کدامین تفسیر، شما روز انتقام را به روز بخشش بدل کردید؟ ایا از کیسه خلیفه می بخشید؟ یا اینکه این همان ترس بنی صدری است؟ که اقا بگذارید دشمن داخل شود، در خانه با او بجنگیم! نه حتی از بنی صدر هم بالاتر: دشمن در خانه، با خیال راحت هموطن را به خاک و خون می کشد! کجاست آن اشراف اطلاعاتی؟ ایا سربازان گمنام، پی نام رفته اند و یا زاهدان، پی نان؟ و هواداران دنیا شده اند؟ شاید هم دشمن خود ما هستیم! و جرات نمی کنیم نام ببریم؟17هزار ترور در 15هزار قتلگاه. ولی افسوس از معرفی یک قاتل! چون ندیدند حقیقت، راه افسانه زدند. همه آنهایی که هم نام برده اند: گردن بگیر ها هستند. و لذا چیزی از انها در دست نیست. یا قاتل فراری افغانی: ده سال پیش دستگیر شده را معرفی می کنند. و می بینی که فضا آنقدر وهم آلود است که: همه به دنبال خرید زمان هستند. تا اصل موضوع فراموش شود. واضح تر از همه: دستور مستقیم ترامپ برای کشتن سلیمانی. شاید موضوع قوم ترسیده در کار باشد، که خدا نکند قوم خود فروخته. لذا باید منتظر قوم آخر باشیم. گویا این قوم به حج رفته، بجای زیارت خدا، به زیارت بازار کنیزان رفته باشند. و خداوند هم از انها امید بریده است؟ شاید نوبت یمن باشد، شاید  نفس زکیه باید بیاید. باید که از حشد الشعبی عراق خواست، یا انصار الله یمن، و یا حزب الله لبنان. و شاید از فاطمیون افغانستان یا حسینیون ازربیجان: که در راهند. هر کس در هر کجا هست بداند: انتقام وظیفه اوست: علی قدر طاقته. قران است می فرماید: (انفروا خفافا و ثقالا). بروید حمله کنید: مخفیانه یا اشکار. حتی می فرماید:(قوموا لله مثنی و فرادا) اگر کسی هم نیامد، شما تنها بروید! کجا بروند؟ به سرزمین اسرا. و به تمام خانه ها(فجاسوا خلال الدیار). اما صد افسوس که دشمن، به سخنان قران بهتر عمل می کند. بجای اینکه مومنین خانه به خانه، دنبال صهیونیست ها باشند، آنها خانه به خانه دنبال فرماندهان غزه هستند. چرا چنین مسخ شده اند؟ آیا خورشید از غرب طلوع می کند؟ اینقدر اوضاع عوض شده؟ یا شما ها قوم ترسیده ای هستید که: ایه بعدی را عمل می کنید(ولاتجسسوا...) اشراف اطلاعاتی بر انها را حرام می دانید؟ ما را چه شده؟ ایا به امامزاده ای دخیل بسته ایم، که حتی ختنه نشده است؟ اگر چنین نیست، فضا را غبار آلود نکنید: همه بدانند که : امروز غزه کربلای جهان است: کودکان و زنان به اسارت برده شده اند. و یزید همچنان :خانه به خانه کوفه را می گردد. مسلم ابن عقیل ها از بالای دار الاماره ها پرت می شوند. و پرت کنندگان، جایزه می گیرند. و کوفیان شمشیر خود را، به سه درهم می فروشند. کجاست مختار و کجاست عمار؟ کجاست مالک اشتر؟ تیغ مالک تا پشت در های فتنه رفته است. اما ضربه آخر را نمی زند. اشعث کیست که نمی گذارد؟ این اشعث خودی است. شکم او از حکم علی ع باد کرده. فکر ویلاها، خودروهای به چنگ آورده، نمی گذارد تا به عدالت علی فکر کند. فریاد واقرانا برداشته. اما همین برای پیروزی علی ع کافی است؟ مگر آگاهی میلیاردی از مظلومیت غزه، کم دستاوردی است؟ ولو اشتباه فهمیده باشد. مگر دفاع از قران و حفظ حرمت آن، تعصب داشتن به ان کم هزینه می خواهد؟ بگذار علی هزینه ان را بپر دازد!  سرخود را در اختیار کسانی قرار دهد: که نماز شب می خوانند، و قران را از بر هستند. ابن ملجم گرچه شقی ترین آدمها هست، ولی هست. و باید که شناخته شود. تا گردو غبار کنار برود.

رفاه زدگی و ربا خواری چه می کند!

نسل بهره مند انقلاب، به هیچ چیز راضی نیست. چون طمع و حرص و آز، دست و پای او را بسته! از صد جا یارانه می گیرد، باز هم می گوید کم است، چند شغل دارد و از هرکدام، دهها برابر یک کارگر، درآمد دارد باز هم قانع نیست. خانه، و یلا و دفتر و .. دارد، باز هم می گوید: آب و برق ان را رایگان کنید. چهار فقره خودروری شحصی هم داشته باشد، باز هم دنبال خودر مدل جدید با بنزین رایگان است: این است وضعیت نوکیسه ها و کیلویی ها. مردم همچنان نظاره گر که: سیری انها تا کی خواهد بود؟جوابگویی آنها به بازرسین! تنها بلیط جشنواره و جگوزی، استخر و پارتی های شبانه: بنام اکران خصوصی. رونمایی و شام و نهار مفصل! آروغ های انان هم، در کنفرانس ها و همایشهای پرچرب و چیلی. طلبه هایی که تا دیروز، با شکم گرسنه در کلاس ها از حال میرفتند، امروز با خلال دندان وارد کلاس می شوند، تا خروپف خود را پشت عینک های دودی پنهان کنند. خواب خرگوشی انان از خستگی پارتی های شبانه: بنام جلسات کاری و سیری انان از کله پاچه! بنام صبحانه کاری! و نتیجه؟ چیزی جز حضور بیشتر دشمن در خانه ،و لگد زدن به خوابیده نیست. خسبیده هایی که: حتی با لگد دشمن هم بیدار نمی شوند. و همچنان با شکم گنده، غلط می زنند، تا لگد دیگری بخورند! شاید غذایشان تحلیل برود و به خواب بهتری برسند. مصرف اب و برق انها، شش برابر متوسط جهان پیشرفته است، ولی باز هم می گویند: برق را رایگان کنید. زباله های انها غذای 15میلیون نفر! و سر ریز محصولات کشاورزی، 30درصد است. که می گویند عیب ندارد: باید که زباله گرد ها هم، چیزی پیدا کنند. باید که چرنده ها و پرنده ها هم، غذا داشته باشند، باید که جویهای شهری پر از: غذا برای موشهای کثیف و شکم گنده باشد. باید که نسل موشها، سوسک ها زیاد شود، تا نسل انسانها کم شود. قطع درختان برای انها جرمش، سنگین تر از کشتن یک انسان است. اگر اسرائیل هزار نفر را در یک انفجار کرمان، شهید کند، مهم نیست جون هیچ درختی آسیب ندیده است. ولی اگر کسی درختی را قطع کند، تا خانه ای بسازد مجرم است. سرپناه محرومین، تنبلی خودشان است، و نباید به محیط زیست ضربه بزند. اگر سلیمانی یا سردار همدانی، شهید شدند تقصیر خودشان بود! با موبایل صحبت می کردند، ردشان مشخص شد. ترامپ که گفته: سلیمانی را بکشید، این یک دستور است، دیوانه بوده! و بر دیوانه حرجی نیست. بگذارید زنده بماند، تا دوباره برجام را پاره کند. و سلیمانی های دیگر را هم ترور کند، تا اینهمه جنگ در دنیا نباشد. بله، رفاه آدم ها را به این بی غیرتی ها می کشاند. برای همین گروه مترفین در قران، همیشه در مقابل انبیا بوده اند. امروز هم مترفین، علی ع را تنها گذاشته اند. حاضرند شمایل او را به اندازه: یک ساختمان شش طبقه بکشند، و با جرثقیل های امریکایی، آن را نصب کنند، ولی حاضر نیستند ترامپ را بکشند! می گویند خودش می میرد! یا می گویند به دست خودشان  کشته می شود. ماشین های ضد گلوله شان، از فرانسه و آلمان تهیه می شود، ولی شعارشان برضد آلمان و فرانسه است. صبحانه در تهران و نهار در پاریس و برلین، عادت دیرینه آنها است. بیمار هم که می شوند: بیمارستانهای انگلیس فقط درمان آنها را دارد. برای تحصیل فرزندان خود هم فکر کرده اند: آمریکا! بله دانشگاههای امریکا. لذا بیش از 50هزار اقازاده در آمریکا، تحصیل می کنند . هرکدام اگر صد هزار دلار، هزینه سالانه داشته باشند5میلیارد دلار به آمریکا، کمک مالی می کنند تا، دستشان برای کمک به اسرائیل باز باشد. خجالت هم نمی کشند: با یقه بسته برعلیه اسرائیل صحبت می کنند. همانطور که سفیر حسین ع، به امام حسین ع عرض کرد: کوفیان زبانشان با شماست، ولی تیغ هایشان بایزید است. امام حسین هم تنها است! همه دنیا اعتراف می کنند: در هیچ جنگی در دنیا، شبیه تر از غزه به امام حسین ع! ندیدند. همه دنیا در حرف با غزه، هستند ولی برای نصحیت او! اما شمشیرشان با اسرائیل است. اسرائیل درون ما است. اسرائیل همان شیطانی است که: از درون تک تک ماشعله می کشد: حرص و طمع، رفاه زدگی و دنیا طلبی.

اگر کشتار کرمانی ها لگد دشمن نیست، پس چیست؟

چرا فقر داستان
در شیعه همه چیز فراوان، و سوژه داستان زیاد، و موضوع برای فکر کردن بسیار است. در حلسه بنیاد سادات استان تهران، با حضور بیش از هزار نفر از سادات تهران، اصلا شکایتی از اوضاع رفاهی مطرح نشد. زیرا سادات بخوبی توجیه هستند که: روزی را خدا می رساند. (درخواست از غیر تو ننگ است) و اشخاصی مثل رئیسی، بت های کوچکی هستند که: خود را روزی رسان بزرگترها می دانند. در اسلام همه چیز روشن است: مثلا شما می خواهید سرمایه گذاری کنید، تا سود بیشتری به دست آورید: خداوند فرموده (لئن شکرتم لازیدنکم) اگر شکر گزاری کنید، به شما سود می دهم. اما مردم با حرص و طمع، خود را به هلاکت می اندازند: و با توسل به کمک های دولتی، نابود می شوند: بنده به رئیس هلدینگ خلیج فارس(مهندس عسکری) گفتم: کل کسانیکه از بانکها وام گرفته اند، یا در زندان هستند، یا فراری و تحت تعقیب بانکها! چون اصول سرمایه گذاری بانکها، سود بیشتر و بهره و ربا و حرص و طمع است. در مورد ادبیات داستانی، فیلمنامه و سناریو هم، به همین شکل است: کسانیکه حرص می زنند تا نویسنده شوند، معمولا سوژه پیدا نمی کنند! نمونه اش در موضوع پایان نامه ها هست. با حرص و طمع می روند، ولی چیزی گیرشان نمی اید.(من طلب الرئاسته هلک) ولی وقتی با شکر گزاری جلو بروند، میلیونها موضوع خواهند دید! (جوشش و غلیان درونی پیدا می کنند)که می مانند: کدام را انتخاب کنند. مثلا ما 124هزار پیامبر داریم. زندگی هر کدام از اینها، یک داستان و یا حتی یک سریال است. مانند سریال یوسف پیامبر. با آنهمه بازیگران فاخر. یا سلمان فارسی که در جریان تولید است.12هزار سال تاریخ امپراتوری عظمای ایران است، هرسال آنها یک داستان هم داشته باشند، می شود 12هزار سوژه. اگر دانشمندان، جنگاوران، را هم جدا کنیم، که ضریب می خورد. میشود: سریال هزار قسمتی از دانشمندان ایران نوشت. یا سریال ده هزار قسمتی از سرداران ایران. آریو برزن ها، سورنا ها، قهرمان مبارزه با نفوذ غرب هستند. ولی غرب نمی گذارد آنها مطرح شود. هالیوود حاضر است موجودات: خیالی بسازد ولی به این قهرمانان نپردازد. البته از هالیوود انتظار نمی رود! ولی سینمای هالیوودی ایران هم، حاضر نیست. هزاران نمایشنامه غربی را، با هزینه های گزاف اجرا می کنند: به این بهانه که در ایران نمایشنامه نداریم. و جالب این است که صدا و سیما، هزینه های پرطمطراق انها را می پردازد، ولی به تئاترهای آئیینی و ملی که می رسد، بودجه ندارد. خیلی هم سر ذوق بیاید، به آنچه گذشت! ایرانیان اکتفا می کند: در 8سال دفاع مقدس چه گذشت! و انسان ایرانی را از حال و آینده بی خبر می گذارد. لذا می بینیم دشمن به راحتی: وارد می شود هزار نفر را به خاک و خون می کشد. و سردارانی که درجه های کیلویی گرفته اند، فقط قول انتقام می دهند. آنهم برای اینکه قبه هایشان کم نشود. حضرت علی ع فرمود: کسی که موقع حمله دشمن خواب باشد، مجبور است با لگد دشمن بیدار شود. ولی کار اینها بجایی رسیده که: با لگد دشمن هم بیدار نمی شوند! و در همان رویای دفاع مقدس باقی هستند. کار بجایی رسیده که ما برای انتقام سردار شهید قاسم سلیمانی، از مسئولین قطع امید کرده و به :یمنی ها و عراقی ها متوسل میشویم. 17هزار ترور و15هزار قتلگاه در تهران و شهرستانها، اگر لگد دشمن در خانه نیست، پس چیست؟ ای حزب الله لبنان، ای انصار الله یمن، و ای حشد الشعبی عراق ، آیا منتظرید که اینها، کار اسرائیل را تمام کنند؟ اینهاییکه دستمزد رزمندگان دفاع مقدس را، با فروش سرزمینی می دهند؟ معنی مناطق ویژه یا مناطق آزاد، آیا چیزی غیر از خروج از حاکمیت است؟ آیا انفجار در مسیر زائران شهید سلیمانی در کرمان، جز دهن کجی به عدم انتقام گیری است؟ آنها قاسم سلیمانی را که گرفتند، با این کار می گویند: هواداران سلیمانی را هم خواهند گرفت. و از آنها هم، مثل قوم ترسیده سرچشمه، به دامن آمریکا خواهند رفت. مگر ترور شهید سلیمانی، به دستور مستقیم ترامپ نبود، پس کو؟ آیا سوراخ موشی باقی مانده؟

توهم تفرقه

همه کسانی که دم از تفرقه می زنند، دچار توهم هستند و با واقعیت نسبتی ندارند. مردم دنیا از یک پدر و مادر هستند، و هیچ تفاوتی با هم ندارند. و همه چیز را هم می دانند، و این شیطاطین هستند که: رفتارها را به تفرقه تعبیر می کنند: مثلا بین شیعه و سنی چه تفرقه ای وجود دارد؟ یک گروه از شیاطین می گویند: سنی ها اهل بیت را دوست ندارند، گروه دیگری از شیاطین می گویند: قران شیعه ها فرق می کند! و هر دو کذب است: و از منطق شیطانی برمی خیزد: زیرا فلسفه ذات خداوند است: علم ذات خداوند است. و آن را به بشریت داده است.(علم ادم اسماء کلها) اکنون خداوند8میلیارد جانشین در زمین دارد. تک انسانها همه چیز را می دانند و تک تک انسانها هم، خلیفه خدا بر روی زمین هستند(انی جاعل فی الارض خلیفه).  لذا در این قضیه هیچ تفرقه ای وجود ندارد. یعنی اصالت با وحدت است. اما عارضه یا عرض، تفرقه هست و حادث می شود. و شیاطین آن را می آفرینند. امروز سالروز ولادت دختر پیامبر است. آیا دختر پیامبر به وحدت دعوت نمی کرد؟ اما شیاطین می گویند: دختر پیامبر به مرگ طبیعی، در سن 18سالگی از دنیا رفت. و فرزند شش ماه اش، بطور اتفاقی سقط شد.(با کشتن محسن، یک سوم (شرفا)سادات جهان را کشتند) علت عصیان شیطان هم، خدا دوستی و وحدت هست! اما آنطور که خودش می خواهد. ابلیس شصت هزار سال عبادت کرد. ولی وقتی دید خداوند کس دیگری را، از او برتر افریده، حسادت کرد. تصورش این بود که از خدا دورتر می شود. و توجه او کمتر می گردد. لذا خود شیرینی کرد! گفت من از ادم بهترم.( بگو برمن سجده کنند!) تفرقه افکنان هم شوق به وحدت دارند. اما از شدت شوق، از انطرف می افتند. لذا همه طرفدارن عمر هم، حضرت علی را دوست داشتند :الان هم دوست دارند. و می گویند:( علی ع کرم الله وجهه!)علی ع تنها کسی بود که بر بت ها سجده نکرد. حتی خود عمر بارها گفت: (لو لا علی، لهلک العمر). اما حب ریاست و خود برتر بینی، بر او غلبه داشت. حتی یهود منتظر حضرت محمد و علی بودند. بسیاری از مسیحیان و یهودیان، از فلسطین و جاهای دیگر به مکه و مدینه آمدند. زیرا می دانستند که پیامبر در مکه ظهور خواهد کرد: قلعه خیبر که هفت قلعه بود، همه پر از مشتاقان پیامبر بودند. راهب مسیحی(بحیرا) در نوجوانی، مهر نبوت را دید. اما هیچکدام خوشحال نشدند. چرا که خود را عابد تر و زاهد تر: و برای نبوت لایق تر می دانستند. یهود علنا اعلام موضع کرد: و گفت چرا پیامبر از بین ما انتخاب نشد؟ حتی کفار قریش حرفشان این بود: چرا پیامبر از میان اشراف قریش انتخاب نشد؟ چرا باید یک بچه یتیم، بر انها پیامبری کند؟  ملاحظه می شود: تفرقه فقط یک توهم است: یک خود شیفتگی. تفرقه یک عشق است. یک فهم نا عادلانه از وحدت. تفرقه براساس عشق شدید است. زیرا نمی خواهد: در عشق خداوند با کسی شریک شود. لذا باید گفت شیعه ترین افراد دنیا، سنی ها هستند! و سنی ترین افراد دنیا شیعه ها هستند. چون در نهایت شیعه و سنی، به وحدت مفهومی می رسد: سنی ها می گویند ما به سنت پیامبر عمل می کنیم. و شیعه ها هم می گویند ما پیرو پیامبریم (که علی ع را جانشین خود قرار داد). این یک مفهوم متعالی و مشترک است، و یک معنی دارد. کفار هم همینطورند. 8میلیارد مردم جهان، اگر یک میلیارد مسلمان را کم کنیم، مشرک و کافر محسوب می شوند. ولی ایا خودشان هم قبول می کنند: که مشرک یا کافر هستند؟ لذا می بینیم تفرقه یک توهم است. خود گویی و خود خندی! به به چه هنرمندی! مسلمانان بقیه را کافر می دانند! یا شیعیان و سنی ها! هرکسی از ظن خود شد یار من! کس نپرسید از احوال من!(مولوی) مولوی در این مورد داستان: لمس بدن فیل در تاریکی را می اورد. یا داستان انگور را! عرب می گفت: عنب می خواهم! ترک می گفت: اوزوم می خواهم، فارس هم داد می زد: انگور! لذا هرسه یک چیز را می خواستند، ولی توهم باعث شده بود فکر کنند: ان دیگری چیز دیگری می خواهد. فاطمه به معنی همین است(جداکننده): شیعیان خود را از بین کفار! و دشمنان ظاهری جدامی کند. و از جهنم بیرون می کشد.