الرسول اولی بالمومنین من انفصهم

وعده دادن ضد ولایت فقیه است همه روسای جمهور ضد ولایت فقیه شدند و در اخرین روز های خود قیام کردند علت همه انها وعده دادن بود.  وعده دادن یا برنامه دادن عامل تبدیل یک عنصر ولایتمدار به عنصر ضد ولایت فقیه هست. در تحلیل عملکردی احمپی  نژاد و روحانی و خاتمی و رفسنجانی و حتی بنی صدر و دیگران به همین عامل می رسیم. دلیل این امر هم غربگرا بودن کاندیداها هست. زیرا در غرب رئیس جمهور میتواند مجلس را منحل کند و صدور دستور جنگ یا صلح با رئس جمهوذ است، اما در قانون اساسی ایران اینطور نیست فرمانده کل قوا رهبری هست و طرح و برنامه هم باید به تصویب مجلس برسد.لذا شان ریاست جمهوری در ایرا شخص دوم هم نیست. اما وعده دادن ریاست جمهوری به معنی تلقی شخص اول و  ولایت مطلقه هست. یعنی وی می گوید من برای اجرای وعده ام باید مجلس و ولی فقیه راهم تابع خودم کنم که با اصل تفکیک قوا مغایرت دارد، به زبان ساده وقتی ریس جمهور وعذه یا برنامه میدهد تصورش این است که ولی فقیه و مجلس را هم مطیع خود کرده. اما در عمل می بیند که مجلس به دلالیل بودجه ای مثلا با لوایح او مخالفت می کند. یا ولی فقیه اختیار قوای مسلح را به او نمیدهد. لذا ابتدا می گوید نمی گذارند من کار کنم و سپس مردم را برعلیه این قوا تحریک می نماید و ناکامیها را فرافکنی میکند که اصطلاحا می خواهد از واایت فقیه عبور کند.یا مخالف در راس امور بودن مجلس می شود و کم کاریها را به گردن مجلس می اندازد. زیرا در قانون اساسی ریس جمهور مجری هست نه قانونگذار. یعنی حرف زدن و وعده دادن مخالف قانون اساسی و ضد ولایت فقیه شدن او از همان ابتدا هست. او باید فقط مجری خوبی باشد همانطور که قسم یاد میکند عمل کند نه اینکه بفکر منحل کردن مجلس باشد. چون قانون ایران چنین مجوزی نداده است البته در پیش نویس بالاتر از ولی فقیه بوده که بعدا اسلاح شده است. مثلا اقای خامنه ای وقتی ریس جمهور بودند با سخنان امام خمینی مبنی بر ولایت مطلقه فقیه مخالفت کردند. اما بعد از انتخا خودشان ابتدا در همه کار ها ورود می کردن.و با مقاومت هاشمی موضوع مسکوت ماند.

فبشر عباد الذین یستمعون القول و یتبعون الاحسنه

رئیس جمهور در ایران، درواقع امپراتور جهان هست. و لذا نباید درگیر مسایل جزئی شده، و از اهداف بلند انسانی دور بماند. زیرا اکنون همه جهان، در انتظار انتخابات ایران هستند .احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا، می گوید منهم فعلا درگیر انتخابات ریاست جمهوری ایران هستم. دائما مصاحبه ها و گفتار شش کاندیدا را، رصد می کنم. متاسفانه هیچکدام شان خود را نمیدانند، و فقط تحلیل های ایت الله بی بی سی را تکرار میکنند. اغلب در مورد تورم بیکاری و اشتغال زایی، و فقر و محرومیت مردم ایران برنامه می دهند. در حالیکه برنامه را باید مجلس تصویب کند. از همین جا دروغگوئی را برای خود میخرند. زیرا طبق قانون تفکیک قوا ، مجلس تابع رئیس جمهور نیست.لذا برنامه دادن اشتباه هست، و انها را در چاله می اندازد که، دولت بعدی او را به خیانت متهم میکند. چنانچه هاشمی برعلیه رئیس جمهور قبلی، انتقادات داشت و احمدی نژاد، او را قبول نداشت، روحانی هم ضد احمدی نژاد بود. و ریسی هم ضد روحانی. در حالیکه همه اینها دوران 8ساله طی کردند،‌ و مورد تایید رهبری هم بودند. البته ایراد بزرگی که همه این رئیس جمهور ها داشتند، زندگی در لابی محافظان بود. لذا اغلب انها برج عاج نشین بوده، و تماس شان با مردم مصنوعی بود، که برای جبران این نقیصه، دست به دامن رادیو های بیگانه شده، و خط از انها گرفتند، سوگمندانه معتقد بودند. صدا و سیما چاپلوسی می باشد، ولی رادیو های بیگانه راستگو تر هستند. این اعتماد به دشمن البته، برای تشخص و یا بلد بودن زبان دنیا، معنی میشد.دشمن هم این را میدانست، لذا همه نیروی خود را بر پروپاگاندا، و تبلیغات علیه جمهوری می گذاشت. که باعث شده مردم ما، دارای شخصیت های دوگانه باشند. با اینکه میدانستند حرف های دشمن است، اما ایران را قوی تر از ان میدیدند که، از این حرفها خدشه بردارد. لذا همه حرفهای مخالفان را می شنیدند، و براساس آنهم تحلیل می کردند . اما در راهپیمایی ها و مناسک هم، حضور فعال داشتند. لذا پایه امپراتوری ایران همین جاست، که جهانی فکر میکند و از نقد استقبال کرده، حتی با ان همزاد پنداری میکند. به دو دلیل. اول اینکه جمهوری اسلامی را بدون عیب می خواهد، و می خواهد در همه چیز اول باشد، دوم اینکه همه را دوست می پندارد. فکر میکند که مثلا بی بی سی، در حد و اندازه یک دشمن نیست. لذا کاندیداها هم از این امر مستثنی نیستند. انها حرف دشمن را می زنند، تا انها را خلع سلاح کنند. این است که رییس جمهور ایران، رئیس جمهور دشمنان هم میشود. لذا امپراتور جهان تلقی می گردد. چون از دوستان رای می گیرد، ولی حرف دشمنان را هم گوش می کند 

انها لیس من اهلک انها عمل غیر صالح

بررسی نظرات این چند روزه کاندیداهای ریاست جمهوری فقط یک موضوع را اثبات میکند که همه انها سخنگوی بی بی سی فارسی هستند. و اگر شما توانستید یک نکته غیر از این پیدا کنید بما هم خبر دهید. محور اصلی همه تحلیل های انها بر فاسد بودن سیستم، ما کار امد بودن مدیریت کلان کشور،  فقر در جامعه، عقب ماندگی حتی بدتر از زمان شاه.. البته همه اینها هم فقط انگیزه خود محوری است نه خدا محوری. یعنی کاندیدا با سیاه‌نمایی هرچه بیشتر وضع مملکت، میخواهد بگوید. این فقط من هستم که جامعه را می شناسیم و لذا فقط من هم باید انتخاب شوم که این مشکلات را حل کنم. و این موضوع جهل انها را مضاعف می کند.یعنی حاضرند فعالیت مدیران کشور را نادیده بگیرند تا خودشان را مطرح کرده باشند.. از ان بدتر دیدگاه انسان سوپر سکولار و سوپر مادی و اقتصادی است. انها نمی‌فهمند که مردم برای شکم و زیر شکم قیام نکردند.و الا بر انسان ثابت میشد که ایران از ابتدا امپراتور جهان بوده الان هم هست و بعد از این هم خواهد بود، اقتصاد ان برترین اقتصاد جهان.است همانطور که مدیریت ان، سیاست و امنیت ان برترین در جهان است. این رادیوهای بیگانه هستند که مدام می گویند مدیریت ایرانی ناکام مانده. و باید زیر سایه مدیریت امریکایی برود. از انها انتظاری نیست چون دشمن هستند، از انجا جای تأمل و تعجب است کاندیداهای عالیترین مقام اجرایی هم طوطی وار انها را بیان میکنند. احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا می گوید انها از گرانی و تورم مانند رسانه های بیگانه صحبت میکنند  در حالیکه اینقدر بی اطلاع هستند که نمی دانند ارد از خاک اره ارزانتر است. و کارخانه ها ترجیح میدهند. از ارد بجای خاک اره در تولید ام دی اف استفاده کنند، و بجای خرید خوراک دام، نان خشک به انها بدهند. از آب شرب برای کارواش و استخر استفاده میکنند،و از قاچاق بنزین و نفت و برق و اب به همسایه ها دنیا را تغذیه میکنند. و در همه دنیا کالای ایرانی هم با کیفیت تر و هم ارزانتر از دامپینگ است انها برای خواندن قران هزار پیش شرط برای خدا تعیین میکنند. ولی برای خواندن اخبار بی بی سی خواب و خوراک نمی‌شناسند. سند انها بجای قران، تحلیلگران اینترنشنال هستند نه قران و احادیث. قران و احادیث را با تحلیل های بی بی سی مقایسه میکنند اگر مطابق نبود میزنند به دیوار و می گویند معلوم نیست سند ان صحیح باشد.. من با اینها جبهه بودم، ساعت یازده هر روز یادشان نمی‌رفت دورهم جمع شده سخنرانی رجوی و شیخ علی تهرانی را از رادیو عراق گوش میدادند. ولی موقع اذان بسیجی ها، با سنگ می‌زدند که رادیو را باز نکنند، گفته های امام پخش نشود

لا تتخدوالیهود و لا النصاری اولیا

بررسی نظرات این چند روزه کاندیداهای ریاست جمهوری فقط یک موضوع را اثبات میکند که همه انها سخنگوی بی بی سی فارسی هستند. و اگر شما توانستید یک نکته غیر از این پیدا کنید بما هم خبر دهید. محور اصلی همه تحلیل های انها بر فاسد بودن سیستم، ما کار امد بودن مدیریت کلان کشور،  فقر در جامعه، عقب ماندگی حتی بدتر از زمان شاه.. البته همه اینها هم فقط انگیزه خود محوری است نه خدا محوری. یعنی کاندیدا با سیاه‌نمایی هرچه بیشتر وضع مملکت، میخواهد بگوید. این فقط من هستم که جامعه را می شناسیم و لذا فقط من هم باید انتخاب شوم که این مشکلات را حل کنم. و این موضوع جهل انها را مضاعف می کند.یعنی حاضرند فعالیت مدیران کشور را نادیده بگیرند تا خودشان را مطرح کرده باشند.. از ان بدتر دیدگاه انسان سوپر سکولار و سوپر مادی و اقتصادی است. انها نمی‌فهمند که مردم برای شکم و زیر شکم قیام نکردند.و الا بر انسان ثابت میشد که ایران از ابتدا امپراتور جهان بوده الان هم هست و بعد از این هم خواهد بود، اقتصاد ان برترین اقتصاد جهان.است همانطور که مدیریت ان، سیاست و امنیت ان برترین در جهان است. این رادیوهای بیگانه هستند که مدام می گویند مدیریت ایرانی ناکام مانده. و باید زیر سایه مدیریت امریکایی برود. از انها انتظاری نیست چون دشمن هستند، از انجا جای تأمل و تعجب است کاندیداهای عالیترین مقام اجرایی هم طوطی وار انها را بیان میکنند.

ان الانسان خلق هلوعا

طه ما انزلنا الیک لتشقی 

پرکاری عمر را کوتاه می کند. و گاهی هم باعث مرگ یک تمدن میشود. ابن خلدون سی و شش تمدن را، بررسی می کند و قانون تمدنها را بیان مینماید. وی میگوید تمدن یک دوره اولیه دارد که، با عصبیت اغاز میشود. سپس دوره اوج یا بهره مندی است. بهرهمندی عاقبت فساد و نابودی را درپی دارد. که در مقابل عصبیت های دیگران تسلیم میشود. لذا عصبیت یا پرکاری هر تمدن بیشتر باشد، عمر ان کوتاه تر است. زیرا میخواهد زودتر به بهره مندی برسد. پس پر کاری و یا کار جهادی، قاتل ارام تمدن ها هست. که از ان به سندرم کاروشی، یا کار زیاد می گویند. در حال حاضر تمدن ایرانی اسلامی هم، با این خطر روبرو شده. یعنی مسئولان تحت نام کار جهادی و، یا خستگی ناپذیری ، در صدد جبران مافات هستند. اما انها نمیدانند که انقلاب اسلامی، از همان ابتدا مقتدر متولد شد. زیرا توانست در برابر ائتلاف جهانی، تا دندان مسلح بایستد. فشار آوردن برای اقتدار بیشتر، باعث سکته قلبی انقلاب میشود. همانطور که رئیسی را از پای در اورد. او در اوج خستگی از خدا طلب مرگ کرد. شب وعده صادق گفت، اگر این امر خطری برای مردم ایران دارد، از خدا میخواهم مرا قربانی کند. احمد ماهینی، کاندیدای ریاست جمهوری امریکا می گوید. شهید بهشتی انقلاب اسلامی را در گردونه تشکیلاتی قرار داد. یعنی یک مدیر بجای اینکه، بجای ده نفر کار کند، با ده نفر کار کند. لذا می بینیم گردونه تشکیلات، از گروه و حزب و سازمان عبور کرد. تا جاییکه امام خمینی گفت. انقلاب به افراد متکی نیست. پس اگر مرگ انقلاب اسلامی و تمدن سازی را نمیخواهید، باید از پرکاری پر هیز کنید