در همه جای دنیا فقرا را محاصره می کنند، مثلاً در دبی خط استوایی کشیده شده که سیتی سنتر برای ثروتمندان است ولی بقیه مال فقرا و سیاهپوستها هست، و هیچ فقیری حق عبور از این را ندارد و هیچ ثروتمند و گردشگری حق ورود ندارد، لذا تصویری که از دبی داده میشود همان سیتی سنتر هست و هیچکس تصوری از فقرا ندارد حتی نمی دانند که امارات و کل کشورهای خلیج فارس مال ایران بوده و نام انها هم شیخ نشین ها بود،و بجز بیابان برهوت و شیر شتر چیزی نداشته ، دوران شهرنشینی انها دوسال بعد از انقلاب اسلامی شروع میشود زمانیکه هاشمی رفسنجانی قاچاق انسان و کالا را برای انها تعریف کرد و جایزه را به عربستان هدیه داد. و این سرریز ثروت ایران برای همسایه بود و بعداً به چین و ژاپن و نیکاراگوئه و..ادامه یافت،این سیستم طبقاتی و فاصله فیزیکی در ایران برداشته شد، در همان اول انقلاب امام خمینی گفت همه گندم بکارند یا فرمود همه باهم جهاد سازندگی که ریشه فقر را سوزاند، اما غربگدایان که از این موضوع سر در نمیاوردندضریب چینی و شاخص فلاکت را اختراع کردند، و با اینکه خط فقر مثل دبی وجود نداشت بصورت فرضی ان را رسم کردند، تا ثابت کنند در ایران وجود دارد ولی جاهای دیگر نیست، اما واقعیت این است که علاوه بر حذف فیزیکی فاصله طبقاتی،فقر نیز محاصره شد، یعنی هیچ فقیری از مرز فقر خبر نداشت و هرجا میخواست رفت و آمد می کرد، از انسوهم امام خمینی فرمود این مملکت مال پابرهنگان و کوخ نشینان هست،، هم اکنون علاوه بر کمیته امداد سازمان بهزیستی و وزارت رفاه ذره بین برداشتند دنبال فقرا می گردند، و تعداد موسسات خیریه از فقرا بیشتر است، موسسات خیریه در هر محله، مدرسه، هیات، مسجد تشکیل شدند تا فقر را در نظفه خفه کنند در داخل کشور حداقل ده درصد جمعیت اتباع داریم که بدون دیوار حایل یا کمپ های محصور در کنار ایرانیان زندگی می کنند،در خارج نیز همه فقرا از کمک های ایران بهره مند هستند، دولتهای انها نفت دریافت می کنند و مردم هم موسسات حامی دارند زیرا خود را در مقابل ۸ میلیارد مسیول می دانند و به تنگ نظرانه حریصی که همه چیز را برای خود می خواهند، توجهی ندارند