فصل ششم آمارهای دروغین
یکی از دلایل خود تحقیری در مقابل خود باوری آمارهای دروغین رقبای خارجی هست، تا صنعت و تولید ایران از بین برود و انها بازار را در دست بگیرند. دوستان نادان هم همان را تکرار می کنند ، در حالیکه هر کودکی می داند دشمن یا رقیب راستگو نیست زیرا گفته اند الحرب خدعه، جنگ تجاری هم از جنگ نظامی بد تر است، در جنگ تجاری هر چهل سال یک جنگ اتفاق می افتد، و اینهم چند ساعت بیش نیست،اما جنگ تجاری دایمی و کشتار ان بیش از جنگ واقعی هست مثلاً وقتی دلار پایین نیاید چند نفر سکته می کنند در حالیکه در حمله موشکی اسرائیل به ایران با اینهمه تبلیغات فقط چهار نفر کشته شدند، وقتی یک کارخانه ورشکست میشود تا هزاران نفر و خانواده های آنان مختل میشوند،در حالیکه در همین حمله اسرائیل همه یک روز عادی داشتند،لذا امار های بین المللی دستکاری میشوند،و لذا در همه این آمارها ایران اخرین نفرات هست،و کسی هم متوجه این معجزه معکوس غربی نیست، مثلاً نفوذ اینترنت در ایران رتبه های اخر دارد، زیرا ورود به اینترنت نام ایران حذف شده و لذا با نام همسایگان وارد میشوند لذا نفوذ اینترنت در افغانستان بیشتر از ایران میشود یا پول ملی عراق قوی تر از پول ایران ، در حالیکه در نقطه دیگر عکس ان اعلام میشود مثلاً می گویند در ایران 40میلیون نفر از فیلتر شکن استفاده می کنند یعنی همه جمعیت فعال!اگر نفوذ اینترنت صفر درصد هست چطور فیلتر شکن صد در صد است؟, از یکطرف می گویند تولید در ایران خوابیده، بعد می گویند مصرف هفت برابر هست، لابد از هوا تغذیه می کنند،یا می گویند فلاکت در ایران شاخص ۷۵درصدی دارد، جای دیگر می گویند هر ایرانی یک نیکوکار!اگر هر ایرانی یک نیکوکار است پس کی فلک زده هست، در حالیکه همه محله ها،هیات ها و مساجد خیر و نیکوکار دارند،کدام گدایی را پوشش می دهند. این است که حداقل بکار گیری امار راستی آزمایی است،
فصل پنجم تولید ۱۲ برابری مسکن
وزیر مسکن می گوید سالانه ما به ۵میلیون مسکن نیاز داریم البته این محاسبه را بخاطر اشتغال مهندسین تجویز می کنند، و الا مانه تنها نیاز به مسکن نداریم بلکه تولید مسکن هم از حد اشباع گذشته و به اسراف رسیده یعنی مهندسین در نمایشگاه صنعت ساختمان دنبال طرح های لاکچری بودند که دستمزد بالایی بگیرند و کسی که مسکن لاکچری می خرد حتما کارخانه و دفتر و انبار هم داردحتی در مسکن مهر یا مسکن اجتماعی و غیره هم فقط شاهد رانت خواری هستیم، یعنی خریدار واقعی و نیازمند واقعی نمیتواند پول ان را بدهد یا اقساط اندرا پرداخت کند، ولذا مشتری واقعی ندارد، مشتریها معمولا اسناد را تهیه می کنند و بعد از خرید و حتی قبل از ان، می فروشند و و حداقل دوازده دست می چرخد و به قیمت روز تهران می رسد و شاید هم جلوتر بزند نیازمند هم وجود ندارد زیرا همه کسانیکه اسم می نویسند معمولا مهاجر هستند و به همین خاطر هم مهاجرت کرده اند تا صاحب مسکن شوند والا در شهر خود یا روستا هم زمین دارند و هم مسکن، لذا مشوقهای مسکن هم مانند شیرینی ، مگس ها را به دور خود جمع می کند، و اشخاص حقیقی که فرم ها را تکمیل می کنند فقط مشتری خودشان را مطمئن می کنند، لذا در تمام مسکن های ارزانتر قیمت از سازمانی و غیر سازمان معمولا افراد غیر ساکن هستند، یعنی شخص نیاز به مسکن نداشته بلکه برای سرمایه گذاری به ان رو کرده است
فصل سوم نظریه کاهش مصرف
در امریکا پس از دوران رکود ۱۹۳۳جان میدارد کینز نظریه جدیدی در اقتصاد داد که مبتنی بر مصرف زیاد بود، زیرا تولید انبوه به کمک ماشین،تقاضا را اشباع کرده بود ، مثلاً مردم بجای مصرف سالیانه کت و شلوار هر فصل یک کت و شلوار بخرند و یا زنان هر روز لباس عوض کنند تا الامد باشند،لذا مصرف زیاد باعث رشد کارخانجات و ایجاد رونق شد، اما در اسلام برعکس هست لذا اکنون که تولید دچار بحران شده و اغلب تولیدکنندگان بازار فروش ندارند و این امر باعث فقدان نقدینگی شده که اخیرا با قسطی فروختن سعی دارند بازار ایجاد کنند و یا از طریق صادرات مازاد تولید را برطرف کنند، و تا قبل از رکود ۱۹۳۳ در ایران باید تولید را کم کرد و مصرف را کاهش داده مردم را با قناعت اشنا کرد اقتصاد پرمصرف به استعمار و فقر در جهان می انجامد،و چیزی بنام خودکفایی ایجاد می کند ، خودکفایی یعنی تولیدات خودی را مصرف کردن و این مخالف تجارت جهانی هست، لذا کارگران در کشور های دیگر بیکار میشوند، و چون در امد ندارند منتظر نواله یا کمک مالی کشور تولید کننده باقی می مانند،کشور هم صادر کننده دست به تخریب زیر ساخت های وارد کننده میزند تا انها را استعمار کند به همین جهت ازدواج شرعی تبدیل به خود ارضایی میشود و خود کفایی فردی را ایجاد می کند، حتی رشد همجنس گرایی محصول تیوری خودکفایی هست، یعنی مردان را ازدست سی به زنان منصرف می کند، در حالیکه خداوند انسان ها را نیازمند یکدیگر افرید تا خانواده شکل گیرد و نعمات خود را درجاهای مختلف قرار داد تا سفر و تجارت و تمدن شکل گیرد، قل سیرو فی الارض و ابتغوا من فضل الله،
فصل دوم منابع غنی ۱۲برابری
ایران دارای یک درصد جمعیت جهان هست در حالیکه منابع اقتصادی ان ۱۲برابر متوسط دنیا هست، مثلا۴۶میلیون تن طلا فقط در یکی از منابع ماست نفت و گاز که اول هستیم از نظر فولاد و اهن و غیره، حتی خاک معمولی ایران را شیخ نشین ها به قیمت طلا می برند تا به دریا بریزند و جزیره اضافه کنند، خاکستر قبرستانها بعنوان معدن فلدسپات بالاترین رشوه را می گیرند تا مجوز حمل صادر شود و مستقیما به مصرف میرسد، یعنی بلافاصله فروش بدون فراوری، معادن نفت و گاز اینقدر زیاد است که همسایه ها می برند و رتبه اول می گیرند،نفت ایران در میدان مشترک ارتش توسط عربستان و ارامکو با چاههای مورب استخراج میشود و عربستان اول میشود ایران دوم! روسیه با چاههای مورب 12کیلومتری و اذربایجان بدون مورب نفت استخراج می کنند اما ایران حق ندارد نفت شمال را برداشت کند، قطر از میادین مشترک گازی ایران برداشت می کند مقام اول را می گیرد ایران دوم میشود،کویت و امارات از چاههای مورب و مهاجرت زیر زمینی نفت ایران به الیاف و الوف میرسد و ایران را متهم به فقر و بی پولی میکنند،، سوخت و دیگر کالاهای یارانه ای ایران توسط هر 15همسایه قاچاق میشود ، نان یارانه ای توسط 5میلیون افغانهای مهاجر غارت میشود، ۵میلیون خانه توسط مهاجران اشغال می شود و بعد می گویند ایران ۵میلیون مسکن احتیاج دارد، برق و اب ایران توسط همه همسایه ها سرقت میشود و بعد ایران را خشکسالی معرفی می کنند، و خاموشی می دهند، حتی نفت ایران تبدیل به ذخایر ارزی چین و هند و روسیه میشود، بعد چین که 800میلیرد پول نفت 50ساله را ذخیره ارزی کرده لطف می کند ۵ میلیارد در مترو سرمایه گذاری می کند،. هم ملت ایران و هم دولت ها پول ایران را نمیدهند، فحش هم می دهند،یارو اتوبوس بی ارتی یا مترو را قاچاقی سوار میشودودبعد دولت را هم فحش میدهد که چرا پول بلیط می گیرد یا اتوبوس کم است، این ناشکریها هست که هفت برابر مصرف را نمی بیند
طرح پژوهشی اسراف در تولید هم حرام هست
مقدمه
برخی ها تصور میکنند رباخواری فردی حرام است ولی بانکی اشکال ندارد، تولید هم اضافه شود باز می گویند تولید در حالیکه تولید در ایران هشت برابر متوسط جهانی هست و از حد اشباع گذشته به اسراف رسیده است، مصرف برق در کشور هشت برابر متوسط جهانی هست اونوقت باز هم می گویند کم است،در حالیکه باید مصرف را کم کرد نه تولید را افزایش داد، ان الله لا یحب المسرفین شامل تولید کنندگان هم میشود، ما هشت هزارمجوز تولید ماکارونی داریم در حالیکه تولید همین ها روی دست شأن مانده،
روش تحقیق بصورت میدانی و نظری
فرضیه تولید در ایران هشت برابر متوسط دنیا هست، لذا تولید بیشتر به مصرف بیشتر که همان اسراف هست می انجامد، یعنی مصرف برق در ایران هشت برابر دنیا میشود، و این اسراف و حرام هست، و کسانیکه تولید بیشتر میخواهند ضامن هستند،
فصل اول طمع و حرص و زیاده خواهی و ناشکری
مصرف مساوی و یا کمتر از تولید هستند ، یعنی چیزی باید تولید شود که مصرف شود و چون ممکن است برخی تولیدات پرت شود لذا همیشه تولید بزرگتر یا مساوی مصرف هست، بنابر این اگر مصرف برق هشت برابر متوسط دنیا هست یعنی تولید ده برابر متوسط دنیا هست که دو برابر اینهم پرت میشود زیرا خاموشی دارد، و جون برق را ما وارد نمی کنیم همه تولید داخل هست، و چون صادر هم می کنیم پس لا اقل دوازده برابر متوسط دنیا هست، در هر مورد همینطور است، اب ، برق ، حتی مواد غذایی و معدنی و سنگ و خاک و چوب و غیره، زیرا الگوی مصرف زیاده خواهی و حرص و طمع و ناشکری هست، یعنی مردم هرچه را تولید میشود مصرف می کنند و بعد هم می گویند کم است، البته استثنا وجود دارد ولی ما بطور متوسط ان را اثبات کردیم
فصدوم منابع هم ده برابر هست